آموزش مطالعه - یوگا و افزایش تمرکز


فصل نهم


یوگا و افزایش تمرکز



یکی ازتمرینات بسیاربسیارمؤثردرپرورش قوه ی تمرکز، یوگا است. یوگا قدمت چند هزارساته دارد وازکشورهند به ارمغان امده است. یوگا بک ورزش فکری بسیارمفید محسوب می شود که درآنِ ِ واحد تأثیرات جسمی و روانی فوق العاده عالی دارد.

عموماً یوگا را با " ورزش" مقایسه می کنند که این مقایسه ابداً صحیح نیست. یوگا به تنها می تواند تأثیرات عالی ورزش را ازنظرجسمی و سلامت جسمی درشما به جای بگذارد بلکه درذهن شما نیز تأثیرات مستقیم خارق العاده ای دارد.

کسانی که یوگا را دربرنامه ی روزانه ی خود قرار می دهند، عملاً شاهد این تأثیرات شگرف هستند.

کسی که یوگا می کند، ازدرصد بیشتری ازتوانایی های ذهنی خود استفاده می کند و علاوه بر این به دلیل تأثیرعالی که یوگا درآرام سازی دارد، ازآرامشی سرشاربرخوردارمی- شود که هم جسمی است و هم ذهنی.

کسانی که یوگا می کنند به خاطربرخوردارشدن ازهمین آرامش دررویارویی با مشکلات و بحران های زندگی بهترتصمیم می گیرند، منطقی ترند، عاقلانه ترفکرمی کنند وازشتاب- زدگی و عجله به دورهستند.

یوگا با آرامشی که به ارمغان می آورد وارتباطی که با لایه های عمیق ترمغزبرقرارمی کند ، یک احساس رضایت خاطر درونی و شادمانی عمیق را به همراه دارد.

بیشتربیماری های مفاصل مانند آرتروز، با یوگا درمان می شود. یوگا تمدد اعصاب را موجب می شود. انرژی ذهنی و مانیتیسم شخصی را افزایش می دهد وشخصی را افزایش می دهد وشخص را ازجذابیت فوق العاده ای بهره مند می سازید.

یوگا تمرین مؤثری درتناسب اندام است و شما چه ازچاقی فراوان وچه ازلاغری مفرط رنج ببرید، یوگا به شما تناسب اندام می بخشد.

یوگا را " رازجوان زیستن" می دانند. بسیاری ازحرکات یوگا چین وچروک پوست را ازبین می برد وازبه وجود آمدن آن هم جلوگیری می کند. حتی یوگا ازریزش مو هم ممانعت می کند.

تعداد زیادی ازحرکات یوگا برای فعال شدن غدد کم کار، بسیارمؤثراست. پس می بینیم که یوگا تنها یک تمرین برای تمرکزفکرنیست و فایده های جسمی وروحی بسیاری دارد.

همین که یوگا " آرامش" را موجب می شود، خود منشأ همه چیزاست. رفع اضطراب و استرس، اعتماد به نفس، روحیه ی شاد، خلاقیت، تناسب اندام، زیبایی وجوانی تنها گوشه ای ازفواید فراوان یوگاست.

اما آنچه که مد نظرماست وشاید یکی ازمهم ترین تأثیرات یوگا باشد، همین تمرکزفکر است.


یوگا چیست؟



بسیاری ازشما فکرمی کنید که یوگا مجموعه ای است ازحرکات و وضعیت هایی که کم شباهت به ورزش نیستند. این تصور، اشتباه است. یوگا به هیچ عنوان به تنهایی چنین معنایی نمی دهد.

یوگا دراصل به معنای "اتصال وپیوستگی" است. به معنای " وحدت ماده وانرژی" است. به مفهوم " یکی شدن جسم وروح" است. یوگا یعنی " یکپارچه شدن با تمامی خود" .

یوگا تمام قوای جسمی وروحی شما را جمع وهماهنگ می کند.

با این تعریف، می بینیم که هرروشی که شما را به این هماهنگی جسم وروح برساند و این وحدت ماده وانرژی را ایجاد کند، یوگا محسوب می شود.

محدود کردن یوگا فقط به یک سری حرکات، ازدرک نادرست مفهوم یوگا ناشی می شود. یوگا به معنی عمیق کلمه، کلیه ی مراحل وروش هایی را دربرمی گیرد که شما را به این هماهنگی، آرامش وتمرکز می رساند.


مراحل یوگا


یوگا پنج مرحله دارد که هرکدام ازاین مراحل، مفهوم یوگا را به تنهایی دربرمی گیرد. یعنی هرمرحله به تنهایی، خود یوگا محسوب می شود. اما انجام شدن این مراحل با هم، شما را به اوج این مفهوم وبه دنبال آن به تمرکزی که درجستجویش هسنید می رساند.

این که می گوییم یوگا پنج مرحله دارد نباید تصورشود که بسیاردشوارو سخت است. بلکه درعین حال فوق العاده آسان و راحت است. اکنون ما هریک ازاین مراحل را شرح می- دهیم. مراحلی که عبارتند از:

1. تفکرمثبت

2. رهایی

3. تنفس صحیح و فواید آن

4. تغذیه ی صحیح

5. حرکات


1. تفکر مثبت


مهم ترین رکن یوگا تفکرمثبت است. امروزه درتمام مؤسسات آموزش یوگا دردنیا، ابتدا مفهوم " تفکرمثبت " را آموزش می دهند وبعد به سراغ مراحل دیگرمی روند. این تفکر مثبت اگرچه یک مفهوم روان شناسی به نظرمی آید، اما درهند کهن ریشه دارد. یوگی های هندی عقیده داشتند که شرط اول یوگی بودن این است که به یک صفا و خلوص درونی رسیده باشند. یک پاکی درون و پاکی اندیشه . این اندیشه ی پاک و ناب وخالص، همان تفکر مثبت امروزی است و اساس کارمحسوب می شود.

بیشتراوقات وقتی می گوییم: تفکرمثبت داشته باشید، این طورتلقی می شود که باید با یک خوش بینی وخوش خیالی محض به زندگی نگاه کنیم ویا واقعیت منفی آن را نبینیم و یا این که چشم برروی آن ببندیم و نادیده اش بگیریم.

و حال آن که تفکرمثبت مطلقاً چنین مفهومی ندارد.

ما دراین اندیشه ی پاک ابتدا دریک نگرش عمومی تمام واقعیت زندگی را می بینیم. خوبی ها، بدی ها، جنایت ها، محبت ها، دوستی ها، دشمنی ها و . . . دید اول، یک نگاه کاملاً واقع بینانه است. نه دید مثبت است به دید منفی. نگاهی است که تمام واقعیت های پیرامون خود را می بیند ومی پذیرد.

بعد ازاین نگرش عمومی، تفکرمثبت مفهوم می یابد. حال ما می آییم وتوجه و تمرکز خود را به جنبه های مثبت یک موضوع وکلاً به واقعیت های مثبت معطوف می کنیم. توجه به نکات مثبت، آنقدرشما را با روحیه وقوی می کند که توان چاره جویی وتدبیربرای مقابله با واقعیت های منفی و یا حتی سازگاری با آنها را درشما دوچندان می نماید. شما با این نوع تفکر، هم روحیه واعتماد به نفس عالی دارید و هم بهتربرای جنبه های منفی چاره جویی و تدبیرمی کنید.

اساساً فقط " ذهن مثبت" قادربه تدبیروچاره اندیشی است نه ذهن منفی. کسانی که پس از نگرش عمومی تمام توجه و تمرکزخود را به واقعیت های منفی معطوف می کنند، آنقدراز نظرجسمی وروحی ضعیف می شوند که حتی نکات مثبت را ازدست می دهند.

مثلاً فردی که سرپناهی آرام برای زندگی دارد و ازسلامت کافی برخورداراست اما شغل مناسبی ندارد ویا به اندازه ی کافی زیبا نیست، اگرهمه ی توجه خود را به شغل نامناسب یا ازآن بدتر، به زشت بودن خود معطوف کند، آنقدرروحیه ی خود را دچاربحران می کند که سلامتش را هم ازدست می دهد ودیریا زود به خاطرارتباط تنگاتنگ روح وتن، به هزاربیماری مبتلا می شود. بیماری های عصبی، افسردگی، سردردهای شدید، بیماری های گوارشی مثل زخم معده و . . .

درصورتی که همین فرد می توانست با توجه به جنبه های مثبت زندگی خود، روحیه و اعتماد به نفس عالی درخود ایجاد کند و با استفاده ازمنابع وامکانات موجود برای مشکلات زندگی خود تدبیروچاره جویی کند.

یک ذهن منفی قادراست خیلی سریع ازبین تمام واقعیت های موجود، جنبه های منفی را کشف واستخراج کند وبا توجه و تمرکزدرآن، به افسردگی وغم وناراحتی خود دامن بزند.

حال آنکه یک ذهن مثبت قادراست دربحرانی ترین وضعیت ها ومنفی ترین واقعیت ها، جنبه های مثبت را پیدا کند وحتی فقط یک جنبه ی مثبت بیابد و برآن توجه وتمرکز کند وبا تکیه برآن، به اصلاح وضعیت های منفی موجود بپردازد. بنابراین می بینید که منظورازتفکر مثبت، انکارواقعیت های منفی زندگی نیست بلکه هدف این است که دست کم وضعیت های مثبت را حفظ کنیم و برای منفی ها نیزچاره ای بیاندیشیم.

تفکرمثبت، یک مهارت ذهنی ویژه است که شاید به دست آوردن آن ازتمام آنچه که در این مجموعه به شما ارائه شده است، مهم ترو درعین حال آسان ترباشد.

باید تفکرمثبت را تمرین کنید. این تمرین بسیارساده وراحت است: ازاین پس به هر چیزی که برخورد می کنید، چه شخص، چه شیء وچه موقعیت ووضعیت، جنبه های مثبت آن را کشف واستخراج کنید وبرآن ها تمرکزو توجه نمایید.

تمرین را ازچیزهای ساده شروع کنید واول ازهمه ، ازخود شروع کنید.

همین الان ازخود بپرسید که چگونه شخصیتی هستید؟

ذهن منفی شما می گوید: تمرکزحواس ندارم، حافظه ام افتضاح است. بی اراده و بی اعتماد به نفس هستم. بینی بزرگی دارم. دچاربی خوابی ام. ازشغلم راضی نیستم. جورابم سوراخ است. عصبی وکینه ای هستم.

و وقتی ازاو می پرسیم: دیگرچه؟ می گوید: همین.

اما ذهن مثبت شما، برجنبه های مثبت تأکید دارد: معده ام ازسلامت کامل برخوردار است. شنوایی ام بسیارخوب است. قدرت فکردارم. لباسی برتن دارم. شمارش ازیک تا صد را بلدم. دو دوست خوب دارم. برای پرورش اراده ام تلاش می کنم.

وقتی به او می گوییم: دیگرچه؟ می گوید: به دنبال یک شغل مناسب هستم وچون تلاش می کنم، یقین دارم که موفق می شوم. هم اکنون با مطالعه ی این کتاب وعمل به تمرین های آن می خواهم قدرت تمرکزخود را چند برابرکنم.

ازاین پس درمواجهه با هرچیز، فوراً سؤالی را ازخودتان بپرسید: این سؤال طلایی بهترین تمرین برای پرورش ذهنیت مثبت است. به عبارت دیگر، کلید طلایی دستیابی به آن است. سؤال این است: " چه جنبه های مثبتی دراین وجود دارد؟ "


2. رهایی



رهایی به معنای " خواستن دراوج رها کردن ورها کردن دراوج خواستن" است. وابستگی با تمرکزمنافات دارد. هروابستگی میدان فکری شما را اشغال می کند و شما را از تمرکزبرموضوعی دیگربازمی دارد.

رها یی یعنی: کم کردن وابستگی های خود. چه این وابستگی ذهنی وروانی باشد چه جسمی و مادی.

باید مدام درحال بخشیدن و رها شدن و آزاد شدن باشید. ذهن یوگی یک ذهن آزاد است، یک ذهن رها ودراوج آرامش. این رهایی نه به معنای ترک دنیا ولذت های مادی است، بلکه به مفهوم لذت بردن ازمواهب الهی بدون وابسته شدن به آن ها است.

شادی خود را به وضعیت خاص وموقعیتی ویژه وابسته نکنید که اگرچنین باشد ازاین لحظه ی خود شادمان نیستید و همیشه درانتظاروافسوس به سرمی برید.

ممکن است بگویید: " انسان باید هدف داشته باشد و برای رسیدن به آن تلاش کند. آیا خود ِ هدف داشتن یک نوع وابستگی نیست؟"

درپاسخ ما تأکید می کنیم که باید هدفمند باشید و حتماً اهدافی داشته باشید، اما می گوییم که تمام آرامش وموفقیت و کامیابی و لذت و بهره مندی خود را به دستیابی به هدف و زمان رسیدن به آن وابسته نکنید. همان قدرمشتاق و خواهان باشید که آماده ی رها کردن هستید.

برخی ازما چنان به دنبال اهداف مادی خود می رویم که تمام زندگی این لحظه را بر خود حرام می کنیم وخودمان را ازهمه چیزمحروم می کنیم تا به آن یک چیزبرسیم ودراین تلاش، خود را چنان به درودیوارمی کوبیم وعصبی وپراضطرابیم که هیچ جای آرامش و لذت و بهره مندی برای خود باقی نمی گذاریم.

گهگاه باید آرام شوید، ازتلاش بازبایستید، میدان ذهنی را خالی کنید وآن را ازعشق و شادمانی سرشارکنید. رها وآزاد شوید.

ذهن عصبی و درگیرو مضطرب و وابسته نمی تواند درهیچ چیزتمرکز کند حتی تمرکز

چنین ذهنی برهدف و تلاش برای دستیابی به آن، مطلوب وایده آل نیست. تلاش کنید اما با آرامش. تقلا وخودکشی نکنید. این، همان مفهوم رهایی است. احظاتی درروز آرام شوید، با تمرکزفوق العاده وآرام و پیوسته هم حرکت کنید.

به هیچ عنوان آرامش خود را به کسی وچیزی وجایی وابسته نکنید. نگویید: فلان کس پیش من باشد، فلان چیزرا داشته باشم، فلان جا باشم، آرام هستم. یادتان باشد منشأ آرامش دردرون شماست. رها و آزاد باشید. نگویید: با اوباشم، یا فلان جا باشم لذت می برم. یاد بگیرید از وجود و حضورخودتان و ازدرون الهی خود لذت ببرید. رها باشید.


3. تنفس صحیح و فواید آن



تنفس صحیح آنقدردرآرامش و تمرکزمؤثراست که ما خواستیم حتی فصلی مجزا و بسیار مفصل درتنفس داشته باشیم. اگرچه این کاررا به دلیل آن که تنفس صحیح یکی ازمراحل یوگاست انجام ندادیم و آن را درهمین فصل یوگا بررسی می کنیم، اما شما آن را به اندازه ی یک بخش مجزا و بسیارمهم جدی بگیرید. تمام تمرینات ارائه شده دراین فصل به یک طرف و تمرین تنفس صحیح هم به یک طرف.

شما ممکن نیست کتابی درزمینه ی تمرکزحواس وآرامش ذهن پیدا کنید که درآن فصلی به تنفس صحیح اختصاص داده نشده باشد.

دریوگا تنفس آنقدرمهم است که خیلی ها تصورمی کنند یوگا به تمامی یعنی تنفس!

درمقدمه ی گلستان سعدی، اولین نعمت خداوندی که سپاس گفته شده، تنفس است: " . . . هرنفسی که فرو می رود ممدِ حیات است و چون برمی آید مفرح ذات" و این خود نشانه ی اهمیت تنفس است.


فواید تنفس عمیق – طول عمر و سلامتی



کسانی که تنفس عمیق دارند ازطول عمربیشتری برخوردار می شوند. تنفس عمیق باعث می شود که تعداد دم و بازدم دریک دقیقه کمترشود. معمولاً افراد دریک دقیقه 16 بارنفس می کشند وعمرمتوسطی دارند. اما هرکس بیش ازاین در دقیقه نفس بکشد، مسلماً تنفس هایی سطحی خواهد داشت که دم و بازدم عمیق را به همراه ندارد. طول عمرچنین افرادی ازحد متوسط ومعمول کمتراست.

اگرمی گویند هیجان های عصبی مانند ترس، اضطراب، خشم، کینه، انتقام وحسادت، بیماری می آورد وازطول عمرمی کاهد به این خاطراست که تمام هیجان های عصبی اولین تأثیرخود را برتنفس می گذارند. شما ازاین به بعد به کسانی که عصبی و خشمگین و یا مضطربند با دقت نگاه کنید و ببینید که چقدرتنفس آن ها دراین مواقع سطحی می شود. گاهی اوقات درهنگام خشم، تنفس به سی باردردقیقه وحتی بیشترمی رسد. حالا خودتان حساب کنید که کسانی که مدام درهیجان های عصبی به سرمی برند ودرخشم واضطراب غوطه ورند با تنفس سطحی خود چه بلایی برسرسلامتی وطول عمرخویش می آورند.

درعوض، کسانی که ازآرامش برخوردارند وخود را به هنگام خشم کنترل می کنند، چنان از تنفس عمیق و ژرفی برخوردارمی شوند که مسلماً سلامتی آن ها را مداوم ترو طول عمرشان را بیشترمی کند.

اخیراً دریکی ازمجله های علمی، ازتحقیقات مشترک دانشمندان ژاپنی و آمریکایی گزارشی ارائه شد. این دانشمندان به این نتیجه ی جالب رسیده اند که اگرانسان بتواند تعداد تنفس خود را دریک دقیقه از16 به 12 کاهش دهد، چیزی حدود 50 سال به عمر خود اضافه کرده است.

ورزش برای این سلامت قلب وجسم، و به دنبال آن طول عمررا به همراه دارد که بر سیستم تنفسی اثرمی گذارد. ورزشکاران با پیگیری مستمرورزش درزندگی، کم کم برحجم تنفسی خود می افزایند وازتعداد تنفس خود دردقیقه می کاهند وبه همین دلیل ازسلامتی و طول عمربرخوردارمی شوند.

درعوض سیگاری ها با سیگارکشیدن به سرعت ازحجم تنفسی خود می کاهند و برتعداد تنفس خود می افزایند، ضمن آن که تنفسشان را مسموم نیزمی کنند ودرنتیجه سلامتی خود را ازدست می دهند وطول عمرشان کاهش پیدا می کند.

به هرترتیب، باید دقت کنید که ضمن انجام تمرینات تنفس – که به زودی آن را کاملاً شرح می دهیم – ازهرعاملی که درشما تنفس سطحی ایجاد می کند وحجم تنفسی شما را کاهش می دهد اجتناب کنید وازهربرنامه ای که تنفس شما را عمیق ترمی کند وبرحجم تنفسی شما می افزاید استقبال کنید.


فواید تنفس عمیق – کنترل هیجان های عصبی



گفتیم که هیجان های عصبی منفی و به ویژه خشم واضطراب، تنفس شما را بد وسطحی می کنند و شما باید مراقب باشید که این هیجان ها را درخود کنترل کنید تا درنهایت سلامتی و طول عمرخود را حفظ کرده باشید.

خوشبختانه تنفس صحیح وعمیق، خود عاملی بازدارنده برای این هیجان هاست. شاید خود شما هم بارها تجربه کرده باشید.

وقتی عصبانی و خشمگین می شوید، اگردرحرکتید، بایستید؛ اگرایستاده اید، بنشینید؛ اگر نشسته اید، درازبکشید وبعد چند نفس عمیق بکشید. خیلی سریع خشم شما فروکش می کند و مسلماً شما با آرامش، بهترو عاقلانه تر فکرمی کنید وتصمیم می گیرید.

هرهیجان منفی دیگری را که درخود احساس می کنید، می توانید با این روش ازبین ببرید و حتماً این کاررا بکنید.

فراموش نکنید که شما به هیچ عنوان نمی توانید با این هیجان های عصبی و این تنفس-های بد، ازآرامش و به ویژه ازتمرکزحواس برخوردارشوید.

توجه داشته باشید که پیاده روی همراه با تنفس عمیق، همواره یکی ازراه های کسب آرامش بوده است.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت چهارم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت سوم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت دوم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت اول