ماهیت انرژی مثبت چیست؟

ماهیت انرژی مثبت چیست؟

در اطراف کل موجودات هاله ای از انرژی وجود دارد که موجب جذب اشیا و افراد میشود.اشیا قادر به کنترل این هاله و انرژی نیستنددر حالیکه انسان هم می تواندآنرا کنترل کند و هم می تواند با آن بر دیگران اثر گذارد.به همین دلیل است که روانشناسان تأکید دارند همواره مثبت فکر کنید و نسبت به دیگران نیز خوش بین باشید و حتی به شوخی افکار منفی را به یکدیگر منتقل نکنید.

 

تفکر مثبت

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این خود ما هستیم که از طریق بسیاری از اعمالی که انجام می دهیم یا اندیشه هایی که می کنیم و حرف هایی که بر زبان می آوریم ، مجازاتها و تنبیهات خود را تعیین و مشخص می کنیم.

یعنی اگر تفکرات و اندیشه های ما مثبت باشند ما انرژی مثبت موجود در پیرامونمان را به خود جذب می کنیم و اگر تفکرات و اندیشه ای ما منفی باشند ، به تناسب انرژی منفی موجود در ژیرامونمان را جذب می کنیم.راستی انرژی مثبت چیست؟

 

انرژی مثبت اساساً همان چیزی است که در ذهن خود تصوری درست از آن داریم؛ یعنی همان نور- خوبی - محبت- عشق- انفاق- صبر-احسان به همنوع - امیدواری و...


و به همان اندازه انرژی منفی همان چیزی است که در ذهن خود تصویری درست از آن نداریم؛ تاریکی و ظلمت ونفرت(که مهمترین سلاح برای شیطان به شمار می رود) بد جنسی ،شرارت، رذالت ،بی صبری، خود خواهی ،تعصب، نا امیدی و یاس و اندوه  .Image


این دو انرژی مثبت و منفی در مخالفت از همدیگر فعالیت می کنند و ضد یکدیگر و زمانی ما بتوانیم این انرژی ها را در درونمان،آرام سازیم و بر آنها تسلط یابیم بی درنگ خدمتگذار ما می شوند. هر چیز مثبت ، مثبت خود را جذب می کند و هر چیز منفی ، منفی خود را .

 

نور در جستجوی نور است و ظلمت شیفته ظلمت پس چنانچه ما کاملاً مثبت یا کاملاً منفی بشویم کم کم به سراغ اشخاصی می رویم و جذب می شویم که مانند خود ما هستند. اما نباید فراموش کرد که ما خود مثبت و یا منفی را انتخاب می کنیم . صرفاً با تفکر اندیشه های مثبت و بیان مطالب خوب و مثبت قادر می شویم انرژی مثبت را به خود جذب کنیم . زیرا انسان با بیان مطالبی ، قادر است میدان انرژی اطراف بدنش را تحت تأثیر قرار دهد .

زیرا قدرتی عظیم در افکار و اندیشه های ما نهفته است و این خود ما هستیم که محیط اطرافمان را با افکاری که در ذهن داریم ، می آفرینیم .


روح قدرتی عظیم برای کنترل ذهن دارد و ذهن نیز بر جسم تسلط دارد و زمانیکه ذهن و فکر ما منفی باشد ، انرژی منفی اطراف را جذب کرده و باعث ضعف تدریجی سیستم دفاعی بدن شده و کالبد فیزیکی یارای مقاومت و مصونیت از بیماریها و امراض را ندارد و این زمانی پیش از پیش صادق است که افکار ما (منفی) بر حول محور وجود خودمان بچرخد و به نیازها و مشکلات دیگران اهمیتی ندهد .

حال آنکه اگر به فکر خدمت به دیگران باشد می تواند امراض خود را شفا دهد . با پرورش نیروی ایمان که مانند کشت گیاهان است و داشتن این تصور که اگر خوبی کنیم ، خوبی دریافت می کنیم و اگر بدی کنیم ، بدی دریافت می کنیم و اینکه با داشتن تفکر مثبت و بیان جملات و واژه هایی هر چند ساده که قادرند یکی از دو نوع انرژی مثبت و یا منفی را جذب کنند ، باورمان نمی شود که این خود ما هستیم که می توانیم راهرویی پیچ در پیچ از ناامیدی و اندوه خود بیافزاییم .

 

به همان اندازه ما می توانیم جاده ای عریض و پهن و دلپذیر از تحقق یافتن تمام آرزوها و امیدهایمان و سعادت و نیکبختی مان ، پدید بیاوریم.


حقیقت این است که اندیشه های ما ، از قدرتی خارق العاده برخوردارند. مثـبت انـدیشی بـه هـمراه خـود صـلح، آرامــش، موفقیت، بـهبود در روابـط، و سلامت جسمی را به دنبال دارد. با اتکا به تفکرات مثبت کارهای روزمره را راحت تر میتوان به پایان رسـاند، زنـدگی روشـنی در انتـظارتان خواهد بود، و نهایتاً شادی و رضایت بیشتری پیش رویتان قرار خواهد گرفت.

 

مثبت اندیشی فـرآینـدی همه گیر است. افرادی که در کنار شما هستـند از تـفـکرات و حـالات درونـی شـما تـاثیر میپـذیرنـد. سعی کنید تا جایی که می توانید به خوشحالی،مـوفـقـیت، و سلامت فکر کنید. با چنین طرز تفکری دیگران تمایل پیدا می کنند تا شما را در کارهایتان یاری کنند. آنها از امواج مثبتی که شما از خود ساطع می کنید به شدت لذت می برند.

 

به منظور بهره گیری تمام و کمال از انرژی مثبت درونی، شما ملزم هستید تا تغییراتی را در درون خود ایجاد کنید. باید با دیدی مثبت به زندگی نگاه کنید، نتیجه موفقیت آمیز تمام تلاش های خود را از ابتدا در ذهنتان مجسم کنید؛ همچنین از هر گونه اقدام لازمی برای تثبیت موفقیتتان مضایقه نکنید.

 

مثبت گرایی موثر

چنین طرز فکری خیلی بیشتر از تکرار چند جمله مثبت و یا اینکه دائماً به خودتان تلقین کنید همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت، می باشد. باید طرز فکر و نگرش خود را به طور کلی تغییر دهید و در عمیق ترین لایه های مغزی خود، انرژی مثبت را جای دهید.

مثبت اندیشی موقتی آن هم تنها برای چند لحظه کوتاه، چیزی عایدتان نخواهد کرد. باید ترس های خود را کنار بگذارید و سست ارادگی و بی عقیدگی را از خود دور کنید. همانطور که پیش تر نیز بدان اشاره شد، کمی تلاش و اقدام موثر درونی در این زمینه از ملزومات قضییه به شمار می رود.

 

آیا به راستی قصد دارید که در درون خود یک تغییر بنیادین ایجاد کنید؟ آیا قصد دارید که روش اندیشیدن خود را تغییر دهید؟ آیا دوست دارید صاحب قدرتی ذهنی شوید و با استفاده از آن تاثیر مثبتی بر روی خود، اطرافیان و محیط پیرامونتان بگذارید؟

 

در این قسمت نکاتی ارائه شده که با استفاده از آن به راحتی می توانید قدرت مثبت اندیشی را در خود افزایش دهید:

در مکالمه های درونی فقط از عبارات مثبت استفاده کنید. از لغاتی نظیر: "من میتوانم"،  "من قادر هستم"، "چنین چیزی ممکن است"، و "از عهده انجام آن بر می آیم" استفاده کنید.

 

همواره شادی، قدرت و موفقیت را در وجود خود زنده نگه دارید.

 

از افکار منفی به شدت دوری کنید. با حفظ آرامش، ذهن خود را از منفی گرایی منحرف سازید و آنها را با افکار سازنده و شادی بخش جایگزین سازید.

 

در هنگام صحبت کردن با دیگران از لغاتی استفاده کنید که حس احترام، شادی و موفقیت را در آنها زنده کند.

 

پیش از اینکه هر یک از پروژه های خود را عملی کنید، نتیجه موفقیت بخش آن را در ذهن خود مجسم کنید، اگر این کار را با تمرکز و ایمان کامل انجام دهید، مطمئناً از نتیجه بدست آمده شگفت زده خواهید شد.

سعی کنید حداقل روزی یکبار یک صفحه از اشعار امید بخش ادبی را مطالعه کنید.

فیلم و سریال هایی را تماشا کنید که باعث ایجاد خوشحالی در شما می شوند.

اخبار نگاه کنید و روزنامه بخوانید، اما این کار را کاملاً بیطرفانه و بدون جانبداری از فرد یا گروه خاصی انجام دهید.

با افرادی معاشرت کنید که خودشان منشا نیروهای مثبت هستند.

هنگام نشستن و یا راه رفتن کمر خود را راست نگه دارید، این امر توانایی های ذاتی و اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد.

پیاده روی کنید، شنا کنید و یا ورزش های دیگری انجام دهید. این امر حس مثبت گرایی را در وجود شما زنده نگه می دارد.

 

فقط مثبت فکر کنید و در افکار خود تنها نتایج مثبت را مورد محاسبه قرار دهید. اگر در حال حاضر زندگی بر وفق مراد شما نیست، مطمئن باشید که با مثبت اندیشی میتوانید همه چیز را تغییر دهید. 

شناخت ذهن انسان

شناخت ذهن انسان

ذهن انسان همه چیز را کنترل می کند . ادراکات، تصورات ، تفکرات ، اعتقادات . بطور کلی تمام جنبه های شناختی رفتار انسان تحت کنترل است. جهان و هر آنچه که در آن موجود است، ازطریق تصورات ما در ذهن انعکاس می یابد.

 

ما می توانیم از طریق روشهای کنترل ذهن این تصورات را تغییر دهیم و آن وقت خواهیم دید که واقعیت های زندگی ما نیز دستخوش تغییر خواهند شد، یا به زبان دیگر اگر ما توان آن را داشته باشیم که ذهن خودمان را تحت کنترل در آوریم قادر خواهیم بود دنیای مطابق با آرمانها و ایده آل های خودمان بسازیم.

 

تصویر ذهنی که ما از خویش داریم براساس اعتقادات ، باور ها ، ارزش های حاکم بر جامعه، تجارب گذشته ، موفقیت ها ، شکست ها ، تحقیرها و پیروزیها شکل گرفته است و از مجموعه این عوامل است که در ذهن تصویری از خود می سازیم .  

 

ذهن انسان دارای دو بخش است:

1- ذهن هوشیار یا ضمیر خود آگاه

2- ذهن نیمه هوشیار یا ضمیر ناخودآگاه .

 

بهترین راه درک ذهن هوشیار و نیمه هوشیار این است ک به آنها بصورت یک باغچه نگاه کنیم . شما یک باغبان هستید و در طول روز مشغول کاشتن دانه هایی - همان اندیشه‌هائیست که روزانه به فکر خود راه می‌دهید- هستید. هرچه را که می کارید در تن و مImageحیط زندگیتان درو می کنیم .

 

اکنون مشغول کاشتن افکار مربوط به آرامش ، عمل درست، حسن نیت و سعادت بشوید و به آرامی و علاقه در باره ویژگیهای آنها بیندیشید، آنچه را که اندیشیده اید به طور کامل در ذهن آگاهتان جای دهید و به کاشتن این دانه های شگفت انگیز ادامه دهید دراین صورت محصول با شکوهی را درو خواهید کرد.

 


تعریف ذهن هوشیار -خودآگاه - و ضمیر نا خودآگاه -نیمه هوشیار

* ذهن هوشیار«خود آگاه» : اعمال و شعور خود آگاه ما از مغز سرچشمه می گیرند. اندیشه شما توسط مغز یعنی همان عضوی که خود آگاهی از آنجا متجلی می شود ،آشکار می گردد. وقتی ذهن خود آگاه شما اندیشه ای  را می پذیرد آن اندیشه به شبکه خورشیدی که مغز شما خوانده می شود ، منتقل می گردد و در آن تجلی می یابد. شما با مغز خود آگاه خود فکر می کنید و آن را در درون خود به ضمیر باطن می سپارید.

 

در برخی کتاب ها از خود آگاهی عینی یاد شده است ، ضمیر خود آگاه با شناسایی جهان پیرامون سر وکار دارد که به کمک حواس پنج گانه صورت می گیرد . این ذهن هر چیزی را به همان گونه که واقعاً دیده می شود می بیند . مرگ ، بیماری ، فقر و تنگنا را مشاهده می کند و بر ضمیر نا خود آگاه اثر مستقیم دارد . وقتی ذهن خودآگاه مملو از ترس ، نگرانی و ... باشد ، این حالت در ضمیر نا خودآگاه نیز نفوذ می کند و انسان را به سمت ترس و نگرانی می برد.اما اگر ضمیر خودآگاه دارای افکار مثبت باشد بر ضمیر ناخود آگاه اثر کرده و انسان را به سوی موفقیت سوق می دهد.

 

 

* ضمیر نا خود آگاه «نیمه هوشیار» : این ضمیر مانند بخار یا برق ، قدرت مطلق است و بدون مسیر و جهت ، هر فرمانی را که به آن بدهند ، انجام می دهد و توان فهم و استنباط ندارد . ضمیر نیمه هوشیار ما تفاوتی میان اندیشه های مخرب و سازنده قائل نیست ، هر  چه به او بدهیم با آن تغذیه می شود و همه چیز بسته به اندیشه‌هایی دارد که در خود آگاه ما موجود است .


هر کلمه و اندیشه ای بر ان اثر می گذارد و با دقتی حیرت آور آن را به عینیت در می آورد. ضمیر ناخودآگاه، ضربان قلب ، گردش خون و ... را تحت کنترل دارد و تمام وظایف شما را کنترل کرده ، هرگز نمی‌خوابد و استراحت نمی کند .


حالا فرض کتید اگر انسانی در عمق تفکر ناخود آگاه خود برنامه «من شکست می خورم» را ایجاد کند در هر معامله ای که شرکت کند ، به جای پیروزی در انتظار شکست می‌نشیند. پس هر چیزی که به روی ضمیر نیمه‌هوشیار نقش می بندد ، به شکل تجارب و حوادث و به صورت عینی منعکس می شود .


این است که شما باید دقیقاً مراقب ایده ها و افکار خود باشید ، زیرا پاسخ اتوماتیک ضمیر باطن شما بر پایه اندیشه هایتان می‌باشد. ضمیر باطن شما یک دستگاه ضبط صوت است که افکارتان را همان طور که در ضمیر خود آگاه ضبط کرده اید ، به شما تحویل می دهد.

باید توجه داشته باشید چون کارکرد ضمیر ناخودآگاه بسیار شگفت انگیز است، در بسیاری از موارد توجه بیش از اندازه به افکار -مثبت یا منفی- ذهن شما را به شدت درگیر می سازد . راه حل این است که آنها را رها کنید و هر گاه با ابهامی رو برو شدید ، رهایی را به ذهن خود هدیه دهید.

 

لازمه شناخت از تصویر ذهنی «تصویر ذهنی چیست؟»

تصویر ذهنی حاصل عملکرد ذهن و مغز انسان و تعیین کننده تمامی شکست ها و پیروزی ها است. ما برای رسیدن به یک زندگی رضایت بخش نیاز به یک تصویر ذهنی واقع بینانه و شایسته داریم تا بتوانیم با آن زندگی کنیم .

 

تصویر ذهنی پایه ای است که تمامی شخصیت، رفتار و حتی کیفیت شما بر اساس آن شکل می‌گیرد، بنابراین به نظر می رسد که تجارب ما، تصاویر ذهنی ما را تقویت می کنند. هر انسانی همان است که در ذهن خود آن را ساخته است. توانایی ها ، قدرت ها و ضعفهای او همه از تصاویر ذهنی او به وجود آمده اند.

 

زنان و مردان موفق ، مدتها است از تصاویر ذهنی و تمرین نمایش آن برای رسیدن به موفقیت استفاده می کنند. برای یک زندگی ایده آل کافی است اندیشه های خود را به سوی بهترین ها هدایت کنیم. علم نوپای «سیبرنتیک» ثابت کرده است که میکانیزم خلاق دستیابی به تصویر ذهنی -قوه تخیل- است.

 

منبع : تکنولوژی فکر- دکتر علیرضا آزمندیان

 

من کافی هستم!

من کافی هستم!

به خودتان خاطر نشان کنید که خداوند شما را با عشق کامل که تغییر ناپذیر است آفریده است.بدن و ذهن شما تغییر میکند.شما نه بدن و نه ذهن هستید.شما به صورت روح که عشق خالص است آفریده شده اید و این همان نقطه ایست که میخواهید بر آن متمرکز شوید.
 
 
 
 
پیوسته به یاد آورید که آفریده خدا و ورای جهان پدیدار شده هستید و هیچ ترسی ندارید.خودتان را ببخشید و به بازگشت عشق به زندگیتان خوشامد بگویید.بیشتر مهربانی های افراد را در نظر بگیرید و نه اشتباهات  آنها را.
 
 
 
 
این همان حضور دوست داشتنی شماست.ما همه خوب و فروتن و دوست داشتنی هستیم که گه گاه دچار گمراهی می گردیم.وقتی خوبی دیگران را ببینید و در ذهن بسپارید از خود والاتر خویش عمل کرده اید که این موجب از بین رفتن خشم و ترس میگردد.
 
 
 
 
به خودتان یاد آوری کنید که برای بخشیدن زیاد دارید و این بخشش بسیار با ارزش و گرانبهاست.شما در درون خود همان نیرویی را دارید که زمین و سیارات را میچرخاند و موجب جوانه زدن دانه ها و شکفتن گلها میشود.
 
 
 
 
هر نفر خدای مخصوصی ندارد بلکه یک شعور کیهانی در وجود همه جاریست.این نیروی عشق است.هر وقت در مورد الهی بودن خودتان دچار شک و تردید شدید آن را به خودتان یاد آوری کنید.و به خودتان یاد آوری کنید که همان نیرویی که در مسیح و بودا بود در شما هم وجود دارد.Image
 
 
 
 
به دیگران نشان دهید که دشنام دادن بی معناست.انرژی خود را بر سر بحث با دیگران هدر ندهید.هر وقت دیگران بحث را شروع کردند شما شرکت نکنید..بدانید که شما از تاریکی به نور بازگشته اید..اگر دیگران به احساس گناه ادامه دادند شما چنین نکنید.
 
 
 
 
 
 
 
بپذیرید که شما نمی ترسیدو با صدای بلند تکرار کنید که من کافی هستم!..لازم نیست چیزی را ثابت کنید..لازم نیست آنچه نیستید باشید.لازم نیست با ترسیدن از خود واقعی دور شوید..گذشته شما بهبود نخواهد یافت پس آن را رها کنید. 

بگذارید افکار شما در عشق بمانند و اعمال شما از این عشق جان بگیرند.این تشخیص مسیر مقدس شماست.شما واقعا میتوانید که ترس و تردید را رها کنید.آزادی از این بزرگتر وجود نخواهد داشت.! (وین دایر)