کلاغ

کلاغ

نويسنده و کارگردان: بهرام بيضايي

مدير فيلمبرداري: مهرداد فخيمي

تدوين: بهرام بيضايي

چهره پرداز: فرهنگ معيري

عکاس: عزيز ساعتي

تهيه کننده: بهمن فرمان آرا

بازيگران: پروانه معصومي، حسين پرورش، منوچهر فريد، جمشيد لايق، آنيک شفرازيان، محمد مطيع، سامي تحصني، فرخ لقا هوشمند، مليحه نظري، گلچهره سجاديه، محمد ابهري، کيومرث ملک مطيعي، محمدقاسم پورستار، معصومه تقي پور

سال ساخت: 1356

 

خلاصه داستان:

توجه اصالت، گوينده تلويزيوني، به عکس دختر گمشده اي جلب مي شود که در روزنامه به صورت اعلان چاپ شده است. چهره دختر به نظر اصالت آشنا مي آيد اما هرچه فکر مي کند نمي داند او را کجا ديده است. اصالت موضوع را با همسرش آسيه در ميان مي گذارد و روز بعد درباره دختر گمشده با دوستانش صحبت مي کند و آنها تصميم مي گيرند آگهي را از تلويزيون پخش کنند. اصالت به نشاني ذکر شده در اعلان مي رود و در مي يابد که نشاني مربوط به سالها پيش است. آسيه خاطرات مادرشوهرش را که از زمان جنگ در بيمارستان به عنوان پرستار کار مي کرده مي نويسد. در مجلس هفتگي بزرگان خانواده حال مادربزرگ پس از شيندن يک آواز قديمي دگرگون مي شود و به اتاق خود مي رود. آسيه در جست و جوهايش متوجه مي شود که عکس هاي جواني مادربزرگ در آلبوم نيست. آسيه با استفاده از غيبت مادربزرگ اتاق را جست و جو مي کند و عکس دختر گمشده را در لابه لاي وسائل او مي يابد و متوجه مي شود که گم شده جواني مادربزرگ است.

گزارش

 

گزارش

نويسنده و کارگردان: عباس کيارستمي

تدوين: ماه طلعت ميرفندرسکي

چهره پرداز: ايرج سمندي، علي فرهادي

تهيه کننده: بهمن فرمان آرا

طراح پوستر: قباد شيوا

بازيگران: کوروش افشارپناه، شهره آغداشلو، مصطفي طاري، هاشم ارکان، موسي افشار، احمد بهروزي، پري اقبالپور، ناصر زراعتي، کاظم بلوچي

سال ساخت: 1356

 
 

خلاصه داستان:

محمد فيروزکوهي، مميز مالياتي وزارت دارايي دراداره متهم به گرفتن رشوه مي شود. رئيس اداره حکم تعليق او را صادر مي کند. محمد در خانه نيز با صاحب خانه و همسرش اعظم درگيري و مشکل دارد. محمد پس از يک دعواي خانوادگي همسرش را کتک مي زند و با فرزند خردسالش خانه را ترک مي کند. چند ساعت بعد وقتي محمد به خانه باز مي گردد اعظم را که با خوردن قرص اقدام به خودکشي کرده است در حال بي هوشي مي يابد. محمد همسرش را به بيمارستان مي برد و شب را نزد او به صبح مي رساند و پس از اطمينان از سلامتي اعظم با خستگي و ترديد بيمارستان را ترک مي کند.

 

گوزنها

 

گوزنها

نويسنده و کارگردان: مسعود کيميايي

مدير فيلمبرداري: نعمت حقيقي

تدوين: عباس گنجوي

موسيقي: اسفنديار منفردزاده

چهره پردازي: عباس گنجوي

عکاس: کيومرث درمبخش

بازيگران: بهروز وثوقي، فرامرز قريبيان، نصرت پرتوي، منوچهر نادري، گرشا رئوفي، عنايت بخشي، پرويز فني زاده، مستانه جزايري، محبوبه بيات، پروين سليماني، اردشير پهلوان، سعيد پيردوست، جهانگير فروهر، محمد ورشوچي، اکبر جنتي شيرازي، حسين شهاب، عنايت الله شفيعي، نعمت الله گرجي و امرالله صابري

سال ساخت: 1354

 
 

خلاصه داستان:

يک چريک به نام قدرت ميزباني پس از سرقت از بانک از رفقايش جدا مي شود و با پيکري زخمي خود را به دوست ايام کودکي اش سيد رسول مي رساند. سيد رسول معتاد است و برنامه هاي تماشاخانه اي در لاله زار را اعلام مي کند و همسرش فاطي بازيگر تماشاخانه است. قدرت در خانه سيدپناه مي گيرد و فاطي از او پرستاري مي کند. سيد تحت تاثير قدرت، ابتدا در مقابل صاحب خانه زورگوي شان و عباس يکي از بازيگران تماشاخانه که مزاحم فاطي است، مي ايستد و بعدا صفر هرويين فروش را که او را به اعتياد کشانده از پا در مي آورد و سپس پول هايي را که نزد قدرت است به رفقاي او مي رساند. پليس که در جست و جوي قدرت است رد او را در خانه سيد مي يابد و خانه را محاصره مي کند. سيد با اجازه پليس پيش قدرت مي رود تا او را وادار به تسليم کند، اما قدرت مقاومت مي کند و پليس خانه را به گلوله مي بندد و هر دو را از پا در مي آورد.

 

مسافر

مسافر

نويسنده و کارگردان: عباس کيارستمي

مدير فيلمبرداري: فيروز ملک زاده

تدوين: اميرحسين حامي

موسيقي: کامبيز روشن روان

عکاس: بهروز صادقي

بازيگران: حسن دارابي، مصطفي طاري، مسعود زندبگله، حسن عرب، آتش جامه، گودرزي، جعفري، دانش، خوشدل

سال ساخت: 1353

 
 

خلاصه داستان:

قاسم جولايي دانش آموز حدودا ده ساله شيفته فوتبال است. او به رغم اعتراض مادرش در کوچه به بازي فوتبال ادامه ميدهد، دير به کلاس مي رسد، سر کلاس درباره فوتبال صحبت مي کند و به قدري شيفته بازي است که تصميم مي گيرد براي ديدن مسابقه اي به تهران برود. براي عملي کردن تصميم اش به سي تومان پول احتياج دارد و براي تامين آن پول خرجي مادرش را مي دزدد، بچه هاي خردسال دبستاني را فريب مي دهد و در ازاي پنج ريال با يک دوربين قراضه عکس هاي قلابي از آن ها مي گيرد و سرانجام توپ و دروازه هاي تيم محله شان را مي فروشد و شبانه به تهران مي رود و خود را به ورزشگاه امجديه مي رساند. سه ساعت به وقت مسابقه باقي مانده است. او که تمام شب را در اتوبوس بيدار بوده و خسته است، در سايه ساري به خواب عميق فرو مي رود. در خواب کابوس مي بيند: در مدرسه او را به جرم تقلب تنبيه مي کنند و دانش آموزاني که او را دنبال کرده و گرفته اند با نظر موافق به تماشاي صحنه فلک شدن او مي ايستند. قاسم آشفته از خواب مي پرد و مسابقه را پيان يافته و استوديوم را خالي از تماشاچي مي بيند.

مغولها

مغولها

نويسنده و کارگردان: پرويز کيمياوي

مدير فيلمبرداري: ميشل تي ريه

تدوين: پرويز کيمياوي

بازيگران: پرويز کيمياوي، فهيمه راستکار، آقا سيدعلي ميرزا، ادريس چمني، ژانتوره ژانقاي، درويش عباس، تيمور بوبک، نوري اسکندري، طاهر شادکام، ملاباخيت متاي، مخاي شادکام، تاجيک چمني، يالقاش شادکام، عبدالغبار، بهمن فرمان آرا، خسرو ايلخاني و...

سال ساخت: 1352

 

خلاصه داستان:

پرويز، کارگردان تلويزيون، در حال تدارک برنامه اي در معرفي تاريخ سينماي جهان است. او در عين حال مي خواهد نخستين فيلم سينمايي اش را بسازد. همسر پرويز مشغول تنظيم رساله اي درباره حمله مغولها به ايران است. پرويز براي نظارت بر شبکه سراسري تلويزيون در زاهدان انتخاب مي شود. همسر پرويز که با اين ماموريت مخالف است قصد دارد همراه او به زاهدان برود. يک شب که پرويز در حال آماده کردن برنامه اي تحت عنوان «تئاتر اپتيک رنولد» است، در عالم رويا مغولهاي رساله همسرش و موضوع ماموريت او به زاهدان و داستان فيلم سينمايي اش در هم مي آميزند و مغولهاي رساله همسرش از مسير تاريخ سينما عبور مي کنند. لحظه اي که کارکنان فني تلويزيون براي اعزام پرويز به زاهدان نزد او مي روند او مردد است