دريا و مرد


تنها و روي ساحل

مردي به راه مي گذرد

نزديك پاي او

دريا، همه صدا .

شب، گيج در تلاطم امواج .

رو مي كند به ساحل و در چشم هاي مرد

نقش خطر را پر رنگ مي كند .

انگار

هي مي زند كه: مرد! كجا مي روي، كجا ؟

و مرد مي رود به ره خويش .

و باد سرگردان

هي مي زند دوباره : كجا ميروي ؟

و مرد مي رود.

و باد همچنان ...

امواج، بي امان،

از راه مي رسند

لبريز از غرور تهاجم .

موجي پُر از نهيب

ره مي كشد به ساحل و مي بلعد

يك سايه را كه برده شب از پيكرش شكيب .

دريا، همه صدا .

شب، گيج در تلاطم امواج .

باد هراس پيكر

رو ميكند به ساحل و ...

*****

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library آموزش یوگا - دنیای پر رمز و راز خواب

insert_link

local_library آموزش یوگا - یوگا و درمان سردرد

insert_link

local_library آموزش یوگا - مبحثی در شناخت تمرکز و تربی

insert_link

local_library دستورالعمل های استيل شروع ، قدمها و پرتا