باد بی قراری ... قیصر امین پور

باد بی قراری

این بوی غربت است 
که می آید 
بوی برادران غریبم 
شاید 
بوی غریب پیرهنی پاره 
در باد 
نه !
این بوی زخم گرگ نباید باشد 
من بوی بی پناهی را 
از دور می شناسم :
بوی پلنگ زخمی را 
در متن مه گرفته ی جنگل 
بوی طنین شیهه ی اسبان را
در صخره های ساکت کوهستان 
بوی کتان سوخته را 
در مشام ماه 
بوی پر کبود کبوتر را 
در چاه 
این باد بی قراری 
وقتی که می وزد 
دلهای سر نهاده ی ما 
بوی بهانه های قدیمی 
می گیرد 
و زخمهای کهنه ی ما باز 
در انتظار حادثه ای تازه 
خمیازه می کشند 
انگار
بوی رفتن 
می آید

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library براي تست رنگ رژ لب آن را ...

insert_link

local_library هنگام رژ زدن، رژي را انتخاب کنيد که ...

insert_link

local_library پرورش گل پیچ امین الدوله

insert_link

local_library پیچ امین الدوله