عمو نوروز
- توضیحات
- دسته: مجموعه قصه های ایرانی
- بازدید: 2407
يكي بود, يكي نبود. پـير مردي بود به نام عمو نوروز كه هـر سال روز اول بهار با كلاه نمدي, زلف و ريش حنا بسته, كمرچين قدك آبي, شال خليل خاني, شلوار قصب و گيوه تخت نازك از كوه راه مي افتاد و عصا به دست مي آمد به سمت دروازه شهر.
بـيـرون از دروازه شهـر پـيرزني زندگي مي كرد كه دلباخته عمو نوروز بود و روز اول هـر بهار, صبح زود پا مي شد, جايش را جمع مي كرد و بعد از خانه تكاني و آب و جاروي حياط, خودش را حسابي تر و تميز مي كرد. به سر و دست و پايش حناي مفصلي مي گذاشت و هفت قلم, از خط و خال گرفته تا سرمه و سرخاب و زرك آرايش مي كرد. يل ترمه و تـنبان قرمز و شليـته پـرچـين مي پوشيد و مشك و عنبر به سر و صورت و گيسش مي زد و فرشش را مي آورد مي انداخت رو ايوان, جلو حوضچه فواره دار رو به روي باغچه اش كه پر بود از همه جور درخت ميوه پر شكوفه و گل رنگارنگ بهاري و در يك سيني قشنگ و پاكيزه سير, سركه, سماق, سنجد, سيب, سبزي, و سمنو مي چيد و در يك سيني ديگر هفت جور ميوه خشك و نقل و نبات مي ريخت. بعد منقل را آتـش مي كرد و مي رفت قليان مي آورد مي گذاشت دم دستـش. اما, سر قليان آتـش نمي گذاشت و همانجا چشم به راه عمو نوروز مي نشست.
چندان طول نمي كشيد كه پلك هاي پيرزن سنگين مي شد و يواش يواش خواب به سراغش مي آمد و كم كم خرناسش مي رفت به هوا.
در اين بين عمو نوروز از راه مي رسيد و دلش نمي آمد پيرزن را بيدار كند. يك شاخه گل هميشه بهار از باغچه مي چـيد رو سينه او مي گذاشت و مي نشست كنارش. از منقل يك گله آتش برمي داشت مي گذاشت سر قليان و چند پك به آن مي زد و يك نارنج از وسط نصف مي كرد؛ يك پاره اش را با قندآب مي خورد. آتـش منقل را براي اينكه زود سرد نشود مي كرد زير خاكستر؛ روي پـيرزن را مي بوسيد و پا مي شد راه مي افتاد.
آفتاب يواش يواش تو ايوان پهـن مي شد و پـيرزن بيدار مي شد. اول چيزي دستگيرش نمي شد. اما يك خرده كه چشمش را باز مي كرد مي ديد اي داد بي داد همه چيز دست خورده. آتـش رفته سر قليان. نارنج از وسط نصف شده. آتـش ها رفته اند زير خاكستر, لپش هم تر است. آن وقت مي فهميد كه عمو نوروز آمده و رفته و نخواسته او را بيدار كند.
پـير زن خيلي غصه مي خورد كه چرا بعد از آن همه زحمتي كه براي ديدن عمو نوروز كشيده, درست همان موقعي كه بايد بيدار مي ماند خوابش برده و نتوانسته عمو نوروز را ببيند و هـر روز پيش اين و آن درد دل مي كرد كه چه كند و چه نكند تا بتواند عمو نوروز را ببيند؛ تا يك روزي كسي به او گـفت چاره اي ندارد جز يك دفعه ديگر باد بهار بوزد و روز اول بهار برسد و عمو نوروز باز از سر كوه راه بيفتد به سمت شهر و او بتواند چشم به ديدارش روشن كند.
پير زن هم قبول كرد. اما هيچ كس نمي داند كه سال ديگر پيرزن توانست عمو نوروز را ببيند يا نه. چون بعضي ها مي گويند اگر اين ها همديگر را ببينند دنيا به آخر مي رسد و از آنجا كه دنيا هنوز به آخر نرسيده پيرزن و عمو نوروز همديگر را نديده اند.
مطالب مشابه
insert_link
local_library بعد از سي سال نوروز به شنبه افتاد
insert_link
local_library تعبیر خواب دایی - عمو
insert_link
local_library تعبیر خواب عمو
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 37
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 36
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 35
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 34
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 33
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 32
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 31
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 29
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 28
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 30
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 27
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 26
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 25
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 24
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 23
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 21
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 20
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 22
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 19
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 18
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 17
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 16
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 15
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 14
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 13
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 12
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 11
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 10
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 9
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 8
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 7
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 6
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 5
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 4
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 3
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 2
insert_link
local_library اس ام اس نوروز 1
insert_link
local_library مراسم نوروز در همدان
insert_link
local_library مراسم نوروز در یزد
insert_link
local_library جشن نوروز ماه در مازندران
insert_link
local_library مراسم نوروز در مازندران
insert_link
local_library نوروز در گیلان
insert_link
local_library نوروز در قم
insert_link
local_library نوروز در قزوین
insert_link
local_library نوروز در سمنان
insert_link
local_library آئين نوروز
insert_link
local_library شرح کوتاهي از نوروز
insert_link
نظرات (1)