جام من ... منوچهر آتشی

جام من همه تن چشم ، بلور بسته در نشئه ی جاوید شرابی که ندیده است ، نگاه مانده چون سایه ی لبخندی بر چهره ، به رف دل گشوده به نسیمی گمراه نز غبارش به تن آلودگی و نز اثر پنجه ی مست گرد پندار شبا روز منش آلوده است بر تنش بال نفسرده ، نه پروانه ، نه کرم با نگاهی نگران چشم من بوده که پروانه ی پیرش بوده است همه تن چشم بلور گونه بی خشم بلور نز غروبش جز شرم نز طلوعش جز وهم تکیه داده است بر اندیشه ی بی انبازی گوش بسپرده به هیچ آواز هوش بسپرده به رؤیای کبوترها بر گنبد دور گرچه سر با خویش است نیست هر جنبش من زو پنهان رنگ می بازد از هر نفسم شوق می یابد از هر هوسم خواب می بیند دلزندگی مستی پیشین مرا سایه ی دستم افتد چو بر او به گمانش که شدم تا ز شراب کنمش عزم دیوانه ی سرسخت مرا لیک با او عهدی است تا که این پرده نجنبد بر در تا که این در نجهد چون سگ کاشانه ز خواب تا نلغزد به دل حجره ی من چون مهتاب باغبان همه گلشن هایم تا لبانم ننشیند به گل ترد لبش چون زنبور تا شبی نشکفد از باغ بدنمان انگور همه تن چشم بماند این جام همچنان باد بنوشد نکام همه تن چشم بمانی ای جام همچنان باد بنوشی نکام تک رنجور مرا ریشه فسرده است به خاک باغ متروک مرا ریشه رسیده است به سنگ چاه اختر ها خشکیده ز آب رخم گل ها را بگریخته رنگ ابرها را همه با من سرکین بادها را همه با من سرجنگ پرده ی پیر که چون من شده هر نقشش پیر هرگز از جای نجنبید واگر جنبید از بادی بود گل قالی نفسرد پله ، آهنگ سبک خیزی پایی نسرود دل به رنگی مسپار ای جام اینکت آمدم اما نه گمان تا ز شراب کنمت آمدم ، سنگین دل ، سنگ به کف بشکنمت جام چون رشته ی اشکی بگسیخت

نظرات (2)

  1. تعبیر خواب (آرشیو)

از لطف و عنایت شما سپاسگذارم

  پیوست ها
اجازه مشاهده پیوست را ندارید
 
  1. تعبیر خواب (آرشیو)

یا سلام وعرض خستنه نباشید بسیار مطلب زیبایی احسنت...!

  پیوست ها
اجازه مشاهده پیوست را ندارید
 
هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library من کافی هستم!

insert_link

local_library براي تست رنگ رژ لب آن را ...

insert_link

local_library هنگام رژ زدن، رژي را انتخاب کنيد که ...

insert_link

local_library من کهن ترین درخت زنده روی زمین