رازي

رازي يکي از دانشمندان بزرگ ايراني سده سوم هجري است.




نيمه دوم سده سوم (ه- ق) را جورج سارتون در تاريخ علم، هم بدين عنوان "عصر" محمدبن زکرياي رازي (251- 313 ه ق) (865-925) ناميده است. عصر رازي دوره اولين جنبش نوزايي فرهنگي اسلامي به شمار مي‌رود که در وسيع‌ترين محدوده زماني خود فاصله ميان سده‌هاي سوم و چهارم را در بر مي‌گيرد.

 اين دوره را که اوج "تمدن اسلام" دانسته‌اند، شاهد ظهور يک طبقه متوسط دولت مند و متنفذي بود که با برخورداري از اشتياق و امکانات کسب دانش و موقع اجتماعي به پرورش و پراکنش فرهنگ کهن مدد رساند.

رازي يکي از بزرگترين آزاد انديشان تمام دنياي اسلام ناميد بوده است. وي بزرگترين پزشک دنياي اسلامي و يکي از بزرگترين پزشکان تمام زمانها بوده است. اما چيزي که باعث شد مسلمانان به شدت رازي را تکفير کنند، ديدگاه هاي رازي در مورد اديان بود.

 رازي هيچ آميختگي و همگوني اي را در ميان فلسفه و دين نميديد. در دو کتاب روشنگرانه که يکي از آنها بعدا يکي از معروف ترين کتابهاي کفر آميز آزاد انديشان اروپايي (سه دغلکار 1) را نيز بطور مستقيم تحت تاثر خود قرار داد، تنفر و ضديت خود از اديان مبتني بر وحي را آشکار کرد.

در اينجا دو نظريه بنيادي از اين اثر را باز خواهيم گفت:

همه انسانها برابر هستند، و بطور برابري داراي استعداد استدلال شده اند، و نبايد استعداد استدلال خويش را در برابر ايمان کور دست کم بگيرند و از دست بدهند. اين استدلال است که انسان را قادر ميسازد تا حقايق علمي را مستقيما دريافت دارد. 

رازي پيامبران را بطور اهانت آميزي "بزهاي ريش بلند" ميخواند و ميگويد اين بزهاي ريش بلند هرگز نميتوانند ادعا کنند که داراي برتري فکري و روحاني خاصي نسبت به بقيه هستند.

 در ادامه ميگويد اين بزهاي ريش بلند در حالي که مردم را با غرق کردن خود در دروغهايي که از خود تراوش ميکنند به اطاعت کور کوران از "گفتار ارباب" فرا ميخوانند؛ ادعا ميکنند که با پيامي از طرف خدا آمده اند.*رازي

معجزات پيامبران نيرنگهايي هستند که بر حيله گري استوارند، و يا داستانها و رواياتي که از آنها به ياد مانده است مشتي دروغ است. باطل بودن تمام چيزهايي که پيامبران ميگويند ااز اين حقيقت آشکار ميشود که گفتارهايشان با يکديگر در تضاد است، پيامبري آنچه پيامبر ديگر منع کرده را در حالي که خود را مخزن و انبار حقايق ميداند مجاز ميگرداند. انجيل تورات را نقض ميکند و قرآن انجيل را.*رازي

آداب و رسوم، سنت و تنبلي فکري باعث ميشود که انسانها رهبران مذهبيشان را کورکورانه دنبال کنند. اديان اصلي ترين دليل جنگهاي خونيني بوده اند که نوع انسانها را بلا زده کرده است. اديان همچنين دشمن ثابت قدم تفکر فلسفي و تحقيقات علمي بوده اند.

 نوشتارها و کتابهاي به اصطلاح مقدس بي ارزش هستند و ضرر آنها براي انسانها تاکنون بيشتر از فايده آنها بوده است، در حالي که نوشتارهاي قدمايي همچون افلاطون، ارسطو، اقليدس و بقراط تابحال خدمات بسيار بيشتري را به انسانيت به سمر رسانده است.*رازي

Image

در فلسفه سياسي، رازي معتقد بود که اشخاص ميتوانند در يک جامعه منظم بدون اينکه در وحشت از قوانين مذهبي اي که پيامبران انسانها را به پيروي از آنها مجبور ساخته اند زندگي کند.

مسلما چيزهايي که شريعت اسلامي آنها را منع کرده است، همچون نوشيدن شراب نتوانسته است دردسري براي رازي ايجاد کند و همانطور که رفت، رازي معتقد بود که اين فلسفه و استدلالات انساني است که باعث سعادت و پيشرفت انسانها است نه دين و مذهب.*رازي

و بالاخره رازي معتقد به پيشرفت فلسفي و علمي بود. معتقد بود که علوم از نسلي به نسل ديگر پيشرفت ميکنند. معتقد بود که اشخاص بايد با بينش آزاد و بدون تعصب باشند، و مشاهدات تجربي را تنها به اين دليل که با پيشفرض هاي قبلي آنان همخواني ندارد رد نکنند. رازي معتقد بود که کارهاي علمي و فلسفي او با کارها و نظريات انسانهايي از لحاظ علمي برتر از او، در آينده جايگزين خواهد شد.*رازي

از آنچه گذشت آشکار است که رازي پرقدرت ترين انتقادات را در دوران ميان سالي تاريخ مدرن، چه در اروپا و چه در جهان اسلام بر عليه دين انجام داده است. آثار کفر آميز او بطور مشخص و دقيق باقي نمانده است اما همين خبر از شرايطي آزاد در جامعه اسلامي "که در جاهاي ديگر در آن دوران وجود نداشته است" ميدهد.*رازي

نام و نشان رازي

رازي پزشک کيميايي و فيلسوف نامدار که چيز زيادي از زندگاني او دانسته نيست. طبق قول ابوريحان بيروني در ماه شعبان سال 251ق _ 865م در ري زاده شد. نام نياي رازي يحيي بوده است و بدين نام و نسب "ابوبکرمحمدبن زکريا بن يحيي الرازي" ياد کرده است.

در بعضي از منابع، پيشه زرگري اولين کار رازي شمرده شده است. گفته مي‌شود که وي در روم شوشه‌هاي طلا معامله مي‌کرد و شناخت کيميا در نزد وي از همين داستان نتيجه گرفته شده است و بعدها رازي به طب پرداخته است.

استادان زکرياي رازي

مورخان طب و فلسفه در قديم به تفاريق استادان رازي را سه تن ياد کرده‌اند:

ابن ربن طبري: زکريا در طب شاگرد وي بوده است. ابوزيذ بلخي: حکيم زکرياي رازي در فلسفه شاگرد وي بوده است. ابوالعباس محمد بن نيشابوري: استاد محمد بن زکريا رازي در حکمت مادي (ماترليسيم) يا گيتي‌شناسي بوده است.

دانش شيمي و رازي رازي، پزشک و طبيعت شناس بزرگ ايراني را پدر شيمي ياد کرده‌اند، از آن رو که دانش کيميايي کهن را به علم شيمي نوين دگرگون ساخت. ابن نديم از قول رازي گفته است: "روا نباشد که دانش فلسفه را درست دانست و مرد دانشمند را فيلسوف شمرد، اگر دانش کيميا در وي درست نباشد و آن را نداند."

مکتب کيميا

رازي مکتب جديدي در علم کيميا تأسيس کرده که آن را مي‌توان مکتب کيمياي تجربي و علمي ناميد. ژوليوس روسکا دانشمند برجسته‌اي که در شناسايي کيميا (شيمي) رازي به دنياي علم بيشتر سهم و جهد مبذول داشته، رازي را پدر شيمي علمي و باني مکتب جديدي در علم دانسته، شايان توجه و اهميت است که قبلا اين لقب را به دانشمند بلند پايه فرانسوي لاوازيه داده بودند.

 به هر حال آنچه مسلم است تأثير فرهنگ ايراني دوران ساساني در پيشرفت علوم دوران اسلامي و از جمله کيمياست که در نتيجه موجب پيشرفت علم شيمي امروزه شده است.

نظريه اتمي و رازي

در فرآيند دانش کيميا به علم شيمي توسط رازي، نکته‌اي که از نظر محققان و مورخان علم، ثابت گشته، نگرش "ذره يابي" يا اتمسيتي رازي است. کيمياگران، قائل به تبديل عناصر به يکديگر بوده‌اند و اين نگرش موافق با نظريه ارسطويي است که عناصر را تغييرپذير يعني قابل تبديل به يکديگر مي‌داند.

 ليکن از نظر ذره گرايان عناصر غير قابل تبديل به يکديگرند و نظر رازي هم مبتني بر تبديل ناپذيري آنهاست و همين علت کلي در روند تحول کيميايي کهن به شيمي نوين بوده است. به تعبير تاريخي زکريا، "کيميا" ارسطويي بوده است و "شيمي" دموکريتي است. به عبارت ديگر، شيمي علمي رازي، مرهون نگرش ذره‌گرايي است، چنانچه همين نظريه را بيروني در علم "فيزيک" کار است و بسط داد.

در اروپا فرضيه اتمي را "دانيل سرت" Daniel Seer در سال 1619 از فلاسفه يوناني گرفت که بعدها "روبرت بويل" آن را در نظريه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظريه بويل با ديدگاه‌هاي کيمياگران قديم تفاوت آشکار دارد نبايد گذشت که از زمان فيلسوفان کهن تا زمان او، تنها رازي قائل به اتمي بودن ماده و بقاء و قدمت آن بوده است و با ان که نظريه رازي با مال بويل و يا نگرش نوين تفاوت دارد، ليکن به نظريات دانشمندان شيمي و فيزيک امروزي نزديک است.

اکتشافات رازي در شيمي
رازي توانست مواد شيميايي چندي از جمله الکل و اسيد سولفوريک (زيت الزاج) و جز اينها را کشف کرد.

ارتباط رازي با ديگر دانش‌ها

رازي در علوم طبيعي و از جمله فيزيک تبحر داشته است. ابوريحان بيروني و عمر خيام نيشابوري، بررسي‌ها و پژوهش‌هاي خود را از جمله در چگال‌سنجي زر و سيم مرهون دانش "رازي" هستند. رازي در علوم فيزيولوژي و کالبدشکافي، جانورشناسي، گياه شناسي، کاني‌شناسي، زمين شناسي، هواشناسي و نورشناسي دست داشته است.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید