احمد شاملو
بیوگرافی احمد شاملو
احمد شاملو (زاده ۲۱ آذر، ۱۳۰۴ در تهران؛ ۱۲ دسامبر ۱۹۲۵، در خانهٔ شمارهٔ ۱۳۴ خیابان صفیعلیشاه[۱] - درگذشته ۲ مرداد ۱۳۷۹؛ ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۰ فردیس کرج) شاعر، نویسنده، فرهنگنویس، ادیب و مترجم ایرانی است. آرامگاه او در امامزاده طاهر کرج واقع است. تخلص او در شعر الف. بامداد بود.
شهرت اصلی شاملو به خاطر شعرهای اوست که شامل اشعار نو و برخی قالبهای کهن نظیر قصیده و نیز ترانههای عامیانهاست. شاملو تحت تأثیر نیما یوشیج، به شعر نو (که بعدها شعر نیمایی هم نامیده شد) روی آورد،اما برای اولین بار درشعر «تا شکوفهٔ سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و بهصورت پیشرو سبک جدیدی را در شعر معاصر فارسی گسترش داد. از این سبک به شعر سپید یا شعر منثور[۲] یا شعر شاملویی[۳] یاد کردهاند. بعضی از منتقدان ادبی او را تنها شاعر موفق در زمینه شعر منثور میدانند.[۴]
شاملو علاوه بر شعر، کارهای تحقیق و ترجمه شناختهشدهای دارد. مجموعه کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامیانه مردم ایران میباشد. آثار وی به زبانهای: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، زاگربی، رومانیایی، فنلاندی، ترکی[۱] ترجمه شدهاست.
//
زندگی و فعالیتها
تمام مطالب این بخش با توجه به اطلاعات ارائه شده در سالشمار زندگی احمد شاملو نوشته آیدا شاملو تهیه شدهاست. این سالشمار در منابع مختلف از جمله وبگاه احمد شاملو، دفتر هنر[۵]، احمد شاملو شاعر شبانهها و عاشقانهها[۶]، شناختنامه[۷]، منتشر شدهاست. هر جا از منبع دیگری استفاده شده باشد در پانویس ذکر شدهاست.
تولد و سالهای پیش از جوانی
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت که تبار او به گفتهٔ احمد شاملو در شعر من بامدادم سرانجام از مجموعهٔ مدایح بیصله به اهالی کابل برمیگشت. مادرش کوکب عراقی شاملو، و از قفقازیهایی بود که انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه، خانوادهاش را به ایران کوچاندهبود[۸]. دورهٔ کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هر چند وقت را در جایی به مأموریت میرفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. (به همین دلیل شناسنامهٔ او در شهر رشت گرفته شدهاست و محل تولد در شناسنامه، رشت نوشته شدهاست.) دوران دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان و مشهد گذراند و از همان دوران اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عامه کرد.
دوره دبیرستان را در بیرجند، مشهد و تهران گذراند و سال سوم دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر تهران خواند و به شوق آموختن دستور زبان آلمانی در سال اول دبیرستان صنعتی ثبتنام کرد.
دوران فعالیت سیاسی و زندان
در اوایل دهه ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ژاندرمری به گرگان و ترکمنصحرا فرستاده شد. او همراه با خانواده به گرگان رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. در آن هنگام در فعالیتهای سیاسی شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر شد و به زندان شوروی در رشت منتقل گردید. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه (ارومیه) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشهوری و جبهه دموکرات آذربایجان به همراه پدرش دستگیر شد و دو ساعت جلوی جوخه آتش قرار گرفت تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت و برای همیشه ترک تحصیل کرد.
ازدواج اول و چاپ نخستین مجموعهٔ شعر
شاملو در بیست و دو سالگی (۱۳۲۶) با اشرفالملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. در همین سال اولین مجموعه اشعار او با نام آهنگهای فراموش شده به چاپ رسید و همزمان کار در نشریاتی مثل هفته نو را آغاز کرد.
در سال ۱۳۳۰ او شعر بلند «۲۳» و مجموعه اشعار قطع نامه را به چاپ رساند. در سال ۱۳۳۱ به مدت حدود دو سال مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.
دستگیری و زندان
در سال ۱۳۳۲ پس از کودتای ۲۸ مرداد با بسته شدن فضای سیاسی ایران مجموعه اشعار آهنها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده میشود و با یورش ماموران به خانه او ترجمهٔ طلا در لجن اثر ژیگموند موریس و بخش عمدهٔ کتاب پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشتهٔ خودش و تمام یادداشتهای کتاب کوچه از میان میرود و با دستگیری مرتضی کیوان نسخههای یگانهای از نوشتههایش از جمله مرگ زنجره و سه مرد از بندر بیآفتاب توسط پلیس ضبط میشود که دیگر هرگز به دست نمیآید. او موفق به فرار میشود اما پس از چند روز فرار از دست ماموران در چاپخانهٔ روزنامه اطلاعات دستگیر شده، به عنوان زندانی سیاسی به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده میشود. در زندان علاوه بر شعر به نوشتن دستور زبان فارسی میپردازد و قصهٔ بلندی به سیاق امیر ارسلان و ملک بهمن مینویسد که در انتقال از زندان شهربانی به زندان قصر از بین میرود[۹]. و در ۱۳۳۴ پس از یک سال و چند ماه از زندان آزاد میشود.
ازدواج دوم و تثبیت جایگاه شعری
در ۱۳۳۶ با طوسی حائری ازدواج میکند (دومین ازدواج او نیز مانند ازدواج اول مدت کوتاهی دوام میآورد و چهار سال بعد در ۱۳۴۰ از همسر دوم خود نیز جدا میشود.) در این سال با انتشار مجموعه اشعار هوای تازه خود را به عنوان شاعری برجسته تثبیت میکند. این مجموعه حاوی سبک نویی است. در سال ۱۳۳۹ مجموعه شعر باغ آینه منتشر میشود. معروفترین ترانههای عامیانه معاصر همچون پریا و دخترای ننه دریا در این دو مجموعه منتشر شدهاست. در سال ۱۳۳۶ به کار روی اشعار ابوسعید ابوالخیر، خیام و باباطاهر روی میآورد. پدرش نیز در همین سال فوت میکند. در سال ۱۳۴۰ هنگام جدایی از همسر دومش همه چیز از جملهٔ برگههای تحقیقاتی کتاب کوچه را رها میکند.
فعالیتهای سینمایی و تهیه نوار صوتی
در سال ۱۳۳۸ شاملو به اقدام جدیدی یعنی تهیه قصه خروس زری پیرهن پری برای کودکان دست میزند. در همین سال به تهیه فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسولت نیز میپردازد. این آغاز فعالیت سینمایی جنجالآفرین احمد شاملو است. او بخصوص در نوشتن فیلمنامه و دیالوگنویسی فعال است. در سالهای پس از آن و بهویژه با مطرح شدنش به عنوان شاعری معروف، منتقدان مختلف حضور سینمایی او را کمرنگ دانستهاند. خود او میگفت: «شما را به خدا اسمشان را فیلم نگذارید.» و بعضی شعر معروف او دریغا که فقر/ چه به آسانی/ احتضار فضیلت است را به این تعبیر میدانند که فعالیتهای سینمایی او صرفاً برای امرار معاش بودهاست.[۱۰] شاملو در این باره میگوید: «کارنامهٔ سینمایی من یک جور نان خوردن ناگزیر از راه قلم بود و در حقیقت به نحوی قلم به مزدی!»[۱۱] برخی فیلمنامه فیلم «گنج قارون» را که در سالهای میانی دهه ۴۰ سینما را از ورشکستگی نجات داد منتسب به شاملو میدانند. استفادهٔ فراوان از امکانات زبان محاوره در گفتگوهای گنج قارون میتواند دلیلی بر این مدعا باشد.[۱۲]
در سال ۱۳۳۹ با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری ادارهٔ سمعی و بصری وزارت کشاورزی را تأسیس میکند و به عنوان سرپرست آن مشغول به کار میشود.
آشنایی و ازدواج با آیدا سرکیسیان
آیدا سرکیسیان یا آیدا شاملو با نام واقعی ریتا آتانث سرکیسیان آخرین همسر احمد شاملو است و در شعرهای شاملو، به ویژه در دو دفتر آیدا، درخت و خنجر و خاطره و آیدا در آینه به عنوان معشوقهٔ شاعر، جلوهای خاص دارد. شاملو درباره تأثیر فراوان آیدا در زندگی خود به مجله فردوسی گفت: «هر چه مینویسم به خاطر اوست و به خاطر او... من با آیدا آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکردهبودم پیدا کردم».[۱۳]
شاملو در ۱۴ فروردین ۱۳۴۱ با آیدا سرکیسیان آشنا میشود. این آشنایی تأثیر بسیاری بر زندگی او دارد و نقطه عطفی در زندگی او محسوب میشود. در این سالها شاملو در توفق کامل آفرینش هنری به سر میبرد[۱۴] و بعد از این آشنایی دوره جدیدی از فعالیتهای ادبی او آغاز میشود.
آیدا و شاملو در فروردین ۱۳۴۳ ازدواج میکنند و در ده شیرگاه (مازندران) اقامت میگزینند و تا آخر عمر در کنار او زندگی میکند. شاملو در همین سال دو مجموعه شعر به نامهای آیدا در آینه و لحظهها و همیشه را منتشر میکند و سال بعد نیز مجموعهیی به نام آیدا، درخت و خنجر و خاطره! بیرون میآید و در ضمن برای بار سوم کار تحقیق و گردآوری کتاب کوچه آغاز میشود.
آیدا شاملو در برخی کارهای احمد شاملو مانند مجموعه کتاب کوچه با او همکاری داشت و سرپرست این مجموعه بعد از وی میباشد.[۱۳]
در سال ۱۳۴۶ شاملو سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامه خوشه را به عهده میگیرد. همکاری او با نشریه خوشه تا ۱۳۴۸ که نشریه به دستور ساواک تعطیل میشود، ادامه دارد. در این سال او به عضویت کانون نویسندگان ایران نیز در میآید. در سال ۱۳۴۷ او کار روی غزلیات حافظ و تاریخ دوره حافظ را آغاز میکند. نتیجه این تحقیقات بعدها به انتشار دیوان جنجالی حافظ به روایت او انجامید.
در اسفند ۱۳۵۰ شاملو مادر خود را نیز از دست میدهد. در همین سال به فرهنگستان زبان ایران برای تحقیق و تدوینِ کتاب کوچه، دعوت شد و به مدت سه سال در فرهنگستان باقی ماند.
سفرهای خارجی
شاملو در دهه ۱۳۵۰ نیز به فعالیتهای گسترده شعر، نویسندگی، روزنامه نگاری (از جمله همکاری با کیهان فرهنگی و آیندگان)، ترجمه، سینمایی (از جمله تهیه گفتار برای چند فیلم مستند به دعوت وزارت فرهنگ و هنر) و شعرخوانی خود (از جمله در انجمن فرهنگی کوته و انجمن ایران و امریکا) ادامه میدهد. در ضمن سه ترم به تدریس مطالعه آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی مشغول میشود. در ۱۳۵۱ به علت معالجه آرتروز شدید گردن به پاریس سفر میکند تا زیر عمل جراحی گردن قرار گیرد. سال بعد، ۱۳۵۲، مجموعه اشعار ابراهیم در آتش را به چاپ میرساند. در ۱۳۵۴ دانشگاه رم از او دعوت میکند تا در کنگره نظامی گنجوی شرکت کند و از همین رو عازم ایتالیا میشود. در همین سال دعوت دانشگاه بوعلی برای سرپرستی پژوهشکدهٔ آن دانشگاه را میپذیرد و به مدت دو سال به این کار اشتغال دارد.
در ۱۳۵۵ انجمن قلم و دانشگاه پرینستون از او برای سخنرانی و شعرخوانی دعوت میکنند و از همین رو عازم ایالات متحده آمریکا میشود. در این سفر او به سخنرانی و شعرخوانی در بوستون و دانشگاه برکلی میپردازد و پیشنهاد دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک برای تدوین کتاب کوچه را نمیپذیرد. در ضمن با شاعران و نویسندگان مشهور جهان همچون یاشار کمال، آدونیس، البیاتی و وزنیسینسکی از نزدیک دیدار میکند. این سفر سه ماه به طول میکشد و شاملو سپس به ایران باز میگردد.
هنوز چند ماه نگذشته که او دوباره به عنوان اعتراض به سیاستهای دولت ایران، کشور را ترک میکند و به آمریکا سفر میکند و یک سالی در آنجا زندگی میکند و در این مدت در دانشگاههای مختلفی سخنرانی میکند. در ۱۳۵۷ او از آمریکا به بریتانیا میرود و در آنجا مدتی سردبیری هفتهنامه «ایرانشهر» در لندن را به عهده میگیرد.[۲]
انقلاب و بازگشت به ایران
با وقوع انقلاب ایران و سقوط رژیم شاهنشاهی، شاملو تنها چند هفته پس از پیروزی انقلاب به ایران باز میگردد. در همین سال انتشارات مازیار اولین جلد کتاب کوچه را در قطع وزیری منتشر میکند. شاملو در ضمن به عضویت هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در میآید و به کار در مجلات و روزنامههای مختلف میپردازد. او در ۱۳۵۸ سردبیری هفتهنامه کتاب جمعه را به عهده میگیرد.
شاملو در این سالها مجموعه اشعار خود را با صدای خود میخواند و به صورت مجموعهٔ کتاب و نوار صوتی کاشفان فروتن شوکران منتشر میکند. از جمله اشعار این مجموعه مرگ وارطان است که شاملو اشاره میکند تنها برای فرار از اداره سانسور مرگ نازلی نام گرفته بودهاست و در واقع برای بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز مسیحی ایرانی به نقل قول از مادرش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایرانی، بودهاست.
۱۳۶۷ به آلمان سفر میکند تا به عنوان میهمانِ مدعوِ دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور در این کنگره شرکت کند. در این کنگره نویسندگانی از کشورهای مختلف حضور داشتند از جمله عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بِلی. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره «من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!» بود. در ادامه این سفر دعوت انجمن جهانی قلم (Pen) و دانشگاه یوتهبوری به سوئد و ضمن اجرای شب شعر با هیئت ریسهٔ انجمن قلم سوئد نیز ملاقات میکند.
۱۳۶۹ برای شرکت در سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی به عنوان میهمان مدعو به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی به نام «نگرانیهای من» و «مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ.» واکنش گستردهٔی در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقالات زیادی در نقد سخنرانی شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت با این حال چندین شب شعر توسط وی برگزار شد و ضمنا به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه UC برکلی دانشجویان ایرانی به (زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی) را نیز تدریس کرد و در همین موقع ملاقاتی با لطفی علیعسکرزاده ریاضیدان شهیر ایرانی داشت.
سال ۱۳۷۰ بعد از سه سال دوری از کشور به ایران بازگشت.
سرانجام
او تمایل به خروج از کشور نداشت و خود در این باره میگویید: «راستش بار غربت سنگینتر از توان و تحمل من است... چراغم در این خانه میسوزد، آبم در این کوزه ایاز میخورد و نانم در این سفرهاست.»[۱۶] بیماری او نیز به شدت آزارش میداد و با شدت گرفتن بیماری مرض قندش، و پس از آن که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۷۶، در بیمارستان ایرانمهر پای راست او را از زانو قطع کردند روزها و شبهای دردناکی را پشت سر گذاشت. البته در تمام این سالها کار ترجمه و بهخصوص تدوین کتاب کوچه را ادامه داد و گهگاه از او شعر یا مقالهای در یکی از مجلات ادبی منتشر میشد. او در دهه هفتاد با شرکت در شورای بازنگری در شیوهٔ نگارش و خط فارسی در جهت اصلاح شیوهٔ نگارش خط فارسی فعالیت کرد و تمام آثار جدید یا تجدید چاپ شدهاش را با این شیوه منتشر کرد.
سرانجام احمد شاملو در ساعت ۹ شب دوم مرداد ۱۳۷۹ درگذشت. پیکر او در روز پنج شنبه 6 مرداد از مقابل بیمارستان ایرانمهر و با حضور دهها هزار نفر از علاقه مندان وی تشییع شد. انجمن قلم سوئد، انجمن قلم آلمان، چند انجمن داخلي و برخي محافل سياسي پيامهاي تسليتي به مناسبت درگذشت وی در اين مراسم ارسال داشتند[۱۷]
نظرات و اعتراضها
نظرات شاملو درباره حافظ
شاملو دست به تصحیح دیوان حافظ زد و کتاب خود را با عنوان حافظ شیراز منتشر کرد. امروز این کتاب در نزد خوانندگان به حافظ شاملو مشهور است. در مقدمه این کتاب، شاملو روش تصحیح و اصول کار خود را بیان کردهاست، به مشکلات و تحریفهای موجود در دیوان حافظ اشاره کرده و در اینکه حافظ یک عارف مسلک بوده شک کرده و جایی مینویسد شاید رندی یک لاقبا و ملحد بودهاست.
قابل ذکر است که این نظر هم با نظریات دینداران، و هم کسانی که از زاویهٔ غیر دینی به غزلیات حافظ نگریستهاند، تناقض دارد. به طور مثال، حتی داریوش آشوری نیز در کتاب «عرفان و رندی در شعر حافظ»، حافظ را یک عارف میداند.[۱۸]
تصحیح شاملو از دیوان حافظ مورد نقد بسیاری از حافظ پژوهان، از جمله بهاءالدین خرمشاهی قرار گرفتهاست.[۱۹]
مرتضی مطهری در کتابی با عنوان تماشاگه راز ادعای شاملو بر تحریف دیوان حافظ و دست بردن در ترتیب ابیات را، بدون اینکه نامی از شاملو ببرد، مردود دانستهاست. مقدمهٔ حافظ شیراز شاملو پس از انقلاب در ایران اجازه چاپ نیافت و این کتاب بدون مقدمه منتشر گردید.[۲۰]
وی در سال ۱۳۵۰، در کنگرهٔ جهانی حافظ و سعدی در شیراز، گفت و گویی بحث برانگیز با روزنامه کیهان داشت.[۲۱]
نظرات شاملو درباره فردوسی و تاریخ ایران
در سال ۱۳۶۹ به دعوت «مرکز پژوهش و تحلیل مسائل ایران» ـ سیرا (CIRA) ـ جلساتی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا برگزار شد که هدف آن، بررسی هنر و ادبیات و شعر معاصر فارسی بود. سخنران یکی از این جلسات احمد شاملو بود، که وی با ایراد سخنانی پیرامون شاهنامه به مباحث زیادی دامن زد. شاملو این سخنرانی را در نقد روش روشنفکری ایرانی و مسوولیتهای آن ایراد کرده و با طرح سوالی فرهیختگان ایرانی خارج از کشور را به اندیشه و یافتن پاسخ برای اصلاح و آینده ایران فرا خواند.[۲۲]
اظهار نظر شاملو درباره تاریخ ایران پیشاپیش در کتاب جمعه، در پانویس نوشتاری که قدسی قاضینور درخصوص حذف مطالبی از کتابهای درسی پس از انقلاب به رشته تحریر درآورده بود، به چاپ رسیده بود ولی واکنش نسبت نه آنها، بعد از سخنرانی در دانشگاه برکلی نمایان شد.
برخی از معاصران در دوران حیات شاملو او را علناً و مستقیماً دربارهٔ نظراتی که در دانشگاه برکلی در مورد فردوسی و تاریخ ایران بیان کرده بود، مورد انتقاد قرار دادند[۲۳]. فریدون مشیری و مهدی اخوان ثالث از این دست بودند.
کتابشناسی
تمام مطالب این بخش با توجه به اطلاعات ارائه شده در کتابشناسی احمد شاملو تهیه شدهاست. این کتابشناسی در منابع مختلف از جمله احمد شاملو شاعر شبانهها و عاشقانهها[۲۴]، شناختنامهٔ[۲۵]، در بارهٔ هنر و ادبیات[۲۶] منتشر شدهاست. هر جا از منبع دیگری استفاده شده باشد در پانویس ذکر شدهاست.
دفترهای شعر
برای نوشتن این بخش علاوه بر منابع یاد شده در بخش کتابشناسی، از احمد شاملو مجموعهٔ آثار دفترِ یکم:شعرها[۲۷] نیز استفاده شدهاست. تاریخها بهجز مورد اول مربوط به زمان سرودن شعرهای موجود در دفتر شعر مربوطهاست. مورد اول سال انتشار است.
- ۱۳۳۰ آهنگهای فراموششده، توسط ابراهیم دیلمقانیان منتشر شد.
- ۱۳۲۹-۱۳۲۳ آهنها و احساس، در چاپخانهٔ یمنی تهران توسط فرمانداری نظامی ضبط و سوزانده شد.
- ۱۳۳۰ بیست و سه (۲۳)، چاپ مستقل ۱۳۳۰، چاپهای سانسور شدهٔ دیگر ضمیمهٔ مرثیههای خاک.
- ۱۳۳۰-۱۳۲۹ قطعنامه، چاپ اول با مقدمه فریدون رهنما و به هزینهٔ او:۱۳۳۰.
- ۱۳۳۵-۱۳۲۶ هوای تازه
- ۱۳۳۸-۱۳۳۶ باغ آینه
- ۱۳۴۱-۱۳۳۹ لحظهها و همیشه
- ۱۳۴۳-۱۳۴۱ آیدا در آینه
- ۱۳۴۴ـ۱۳۴۳ آیدا، درخت و خنجر و خاطره
- ۱۳۴۵ـ۱۳۴۴ ققنوس در باران
- ۱۳۴۸ـ۱۳۴۵ مرثیههای خاک
- ۱۳۴۸-۱۳۴۹ شکفتن در مه
- ۱۳۴۸-۱۳۵۲ ابراهیم در آتش
- ۱۳۵۶ـ۱۳۵۵ دشنه در دیس
- ۱۳۵۶-۱۳۵۹ ترانههای کوچک غربت
- ۱۳۶۹ مدایح بیصله
- ۱۳۶۴-۱۳۷۶ در آستانه
- ۱۳۵۱-۱۳۷۸ حدیث بیقراری ماهان
شعر (ترجمه)
- غزل غزلهای سلیمان ۱۳۴۷
- همچون کوچهیی بیانتها ۱۳۵۲
- هایکو، شعر ژاپنی با ع. پاشایی، ۱۳۶۱
- سیاه همچون اعماقِ آفریقای خودم، (کتاب و نوار صوتی) ترجمه و اجرای اشعاری از لنگستون هیوز، نشر ابتکار ۱۳۶۲، ترجمه چند شعر دیگر از هیوز در ۱۳۷۰ با حسن قباد
- ترانههای میهن تلخ، اشعار یانیس ریتسوس، (کتاب و نوار صوتی)، موسیقی میکیس تئودوراکیس، نشر ابتکار ۱۳۶۰
- ترانهٔ شرقی و اشعار دیگر، اشعار فدریکو گارسیا لورکا، (کتاب و نوار صوتی)، موسیقی گیتار آتا هوآلپا یوپانکویی. نشر ابتکار ۱۳۵۹
- سکوت سرشار از ناگفتههاست، (کتاب و نوار صوتی) ترجمهٔ آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل، با محمد زرینبال موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار ۱۳۶۵
- چیدن سپیده دم، (کتاب و نوار صوتی) ترجمهٔ آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل، با محمد زرینبال موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار ۱۳۶۵
داستان و رمان و فیلمنامه
- داستان زنِ پشتِ درِ مفرغی ۱۳۲۹
- زیر خیمهٔ گر گرفته شب ۱۳۳۴
- درها و دیوار بزرگ چین ۱۳۵۲
- میراث ۱۳۶۵
- روزنامهٔ سفر میمنت اثر ایالات متفرقهٔ امریق (اوکلند کالیفرنیا)، منتشر نشدهاست
رمان و داستان(ترجمه)
- نایب اول اثر رنه بارژاول، ۱۳۳۰
- لئون مورنِ کشیش اثر بئاتریس بک، ۱۳۳۴
- برزخ اثر ژان روورزی ۱۳۳۴
- زنگار(خزه) اثر هربرت لوپوریه ۱۳۳۴
- پابرهنهها اثر زاهاریا استانکو ترجمه ناقصی با عطا بقایی ۱۳۳۷، ترجمه کامل ۱۳۵۰
- قصههای بابام اثر ارسکین کالدول. ۱۳۴۶
- پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی ۱۳۳۰
- ۸۱۴۹۰ اثر آلبر شمبون ۱۳۴۴
- افسانههای هفتاد و دو ملت در دو جلد، ۱۳۳۷
- دماغ، سه قصه و یک نمایشنامه اثر ریونوسوکه آکوتاگوا، ۱۳۵۱
- افسانههای کوچک چینی ۱۳۵۱
- دست به دست نوشتهٔ ویکتور آلبا، ۱۳۵۱
- سربازی از دوران سپری شده ۱۳۵۲
- زهرخند، ۱۳۵۱
- لبخند تلخ، ۱۳۵۱
- مرگ کسب و کار من است اثر روبر مرل ۱۳۵۲
- بگذار سخن بگویم اثر مشترک دومیتیلا چونگارا و موئما ویئزر، با ع. پاشایی، ۱۳۵۹
- شازده کوچولو نوشتهٔ آنتوان دو سنتاگزوپری. نخست در ۱۳۵۸ با نام مسافر کوچولو در کتاب جمعه منتشر شد و بار دیگر در ۱۳۶۳ به ضمیمهٔ نوار صوتی با موسیقی گوستاو مالر توسط نشر ابتکار انتشار یافت.
- عیسایی دیگر، یهودایی دیگر، بازنویسی رمان قدرت و افتخار اثر گراهام گرین، در ۱۳۵۶ ترجمه شد اما تاکنون (۱۳۸۵) چاپ نشدهاست.
- دن آرام اثر میخائیل شولوخف، ۱۳۸۲
نمایشنامه (ترجمه)
- مفتخورها اثر گرگهٔ چیکی. با انگلا بارانی، ۱۳۳۲
- درخت سیزدهم اثر آندره ژید ۱۳۴۰
- سیزیف و مرگ اثر روبر مرل با فریدون ایلبیگی ۱۳۴۲
- نصف شب است دیگر دکتر شوایتزر، اثر ژیلبر سسبرون. ۱۳۶۱
- خانهٔ برناردا آلبا، عروسی خون (با بازبینی مجدد) بار اول در ۱۳۴۷، یرما سه نمایشنامه از فدریکو گارسیا لورکا ۱۳۷۹
متنهای کهن فارسی
- حافظ شیراز به روایت احمد شاملو، ۱۳۵۴ تصحیح دیوان حافظ، مقدمهٔ این کتاب پس از انقلاب اجازه چاپ پیدا نکرد و تمام چاپهای بعد از چاپ سوم (۱۳۶۰) بدون مقدمه منتشر شدهاست.[۲۸]
- افسانههای هفت گنبد، نظامیگنجوی ۱۳۳۶
- ترانهها (رباعیات ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام و بابا طاهر) ۱۳۳۶
شعر و قصه برای کودکان
- قصهٔ خروس زری پیرهن پری و یل و اژدها بر اساس قصههای لئو تولستوی با نقاشیهای فرشید مثقالی به صورت کتاب و نوار صوتی برای کودکان
- قصهٔ هفت کلاغون، با نقاشیهای ضیاالدین جاوید، ۱۳۴۷
- پریا با نقاشی ژاله پورهنگ ۱۳۴۷، به صورت نوار صوتی با صدای شاعر به نام قاصدک ۱۳۵۸
- ملکهٔ سایهها (بر اساس قصهای ارمنی) با نقاشی ضیاالدین جاوید ۱۳۴۸
- چی شد که دوستم داشتن؟ اثر ساموئل مارشاک با نقاشی ضیاالدین جاوید ۱۳۴۸
- دخترای ننه دریا با نقاشی ضیاالدین جاوید ۱۳۵۷
- دروازه بخت با نقاشی ابراهیم حقیقی ۱۳۵۷
- بارون با نقاشی ابراهیم حقیقی ۱۳۵۷
- یل و اژدها بر اساس قصهٔی از آنگل کرالی ییچف، با نقاشی اصغر قرهباغی به ضمیمه نوار صوتی ۱۳۶۰
- قصهٔ مردی که لب نداشت ۱۳۷۸
سردبیری نشریهها
- هفتهنامهٔ سخننو (پنج شماره) ۱۳۲۷
- هفتهنامهٔ روزنه (هفت شماره) ۱۳۲۹
- سردبیر چپ (در مقابل سردبیر راست) مجلهٔ خواندنیها ۱۳۳۰
- هفتهنامهٔ آتشبار، به مدیریت ابوالقاسم انجوی شیرازی ۱۳۳۱
- مجلهٔ آشنا ۱۳۳۶
- اطلاعات ماهانه، دورهٔ یازدهم ۱۳۳۷
- مجلهٔ فردوسی ۱۳۳۹
- کتاب هفته(۲۴ شمارهٔ اول) ۱۳۴۰
- هفتهنامهٔ ادبی و هنری بارو، که بعد از سه شماره با اولتیماتوم وزیر اطلاعاتِ وقت تعطیل میشود. ۱۳۴۵
- قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامهٔ خوشه، ۱۳۴۶(در سال ۱۳۴۸ با اخطار رسمی ساواک تعطیل شد.)
- همکاری با روزنامههای کیهان فرهنگی و آیندهگان ۱۳۵۱
- انتشار ۱۲ شماره هفتهنامهٔ ایرانشهر در لندن(شهریور ۵۷). دیماه ۵۷ استعفا میدهد. (به علت اختلافهایی با مدیر هفتهنامه).
- سردبیر هفنهنامهٔ کتاب جمعه (بعد از ۳۶ شماره به اجبار تعطیل میشود).
مجموعهٔ کتاب کوچه
مجموعهٔ کتاب کوچه واژهنامهای است از ضربالمثلها، تکیهکلامها، خرافهها و اصطلاحات زبان عامیانهٔ مردم ایران. از سال ۱۳۶۰ به بعد با همکاری آیدا شاملو تدوین شد و پس از درگذشت شاملو کار بر روی این کتاب توسط آیدا ادامه دارد. چاپ مجلدات این مجموعه هنوز به پایان نرسیدهاست.[۲۹]
سخنرانی و شعرخوانی
- ۱۳۴۶ شب شعر در کرمانشاه به دعوت دانشجویان
- ۱۳۴۶ سخنرانی در دانشگاه شیراز
- ۱۳۵۱ (۲۶ مهرماه) شب شعر در انجمن فرهنگی گوته
- ۱۳۵۱ (اول آبان) شب شعر در انجمن ایران و امریکا
- ۱۳۵۴ شرکت در کنگرهٔ نظامیگنجوی به دعوت دانشگاه رم
- ۱۳۵۵سخنرانی و شعرخوانی در دانشگاههای MIT بوستون ، UC برکلی
- ۱۳۵۵ میهمان مدعو فستیوال جهانی شعر در سانفرانسیسکو و آستینِ تگزاس، شب شعر به دعوت دانشجویان ایرانی فیلادلفیا و نیویورک
- ۱۳۵۵ شب شعر در انستیتو گوته
- ۱۳۶۷ سخنرانی تحت عنوان من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن! در دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور
- ۱۳۶۷ شب شعر در کُللوکیومِ ادبی برلین
- ۱۳۶۷ سفر به اتریش به دعوت دانشگاه اقتصاد وین و یورو آفریک اینستیتو، برای شب شعر و سخنرانی.
- ۱۳۶۷ شب شعر در شهر دانشگاهی گیسن آلمان.
- ۱۳۶۷ سفر به سوئد به دعوت انجمن جهانی قلم (Pen) و دانشگاه Göteborg (گوتنبرگ)؛ شب شعر در Folket hus «خانهٔ مردم» استکهلم
- ۱۳۶۹ میهمان مدعو سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی؛ سخنرانیهای نگرانیهای من و مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ، دو شب شعر در UC برکلی
- ۱۳۶۹ شب شعر دانشگاه UCLA لوسآنجلس، در رویس هال
- ۱۳۶۹ شب شعر و سخنرانی در دانشگاههای شیکاگو، آن اربر میشیگان، کلمبیا، واشنگتن، راتگرز، هاروارد، دالاس و آستین
- ۱۳۶۹ سه شب شعر در بوستون و UC برکلی به نفع زلزله زدگان ایران
- ۱۳۶۹ شب شعر در مدرسهٔ ارامنهٔ بوستون
- ۱۳۶۹ شب شعر به نفع آوارهگان کُرد عراقی در UC برکلی و UCSC لوسآنجلس به همراه محمود دولتآبادی (قصهخوانی) به دعوت انجمن فرهنگی کُردها (آمریکا)
- ۱۳۶۹ شب شعر به نفع آوارهگان کُرد عراقی در دانشگاه وین (اتریش) به همراه محمود دولتآبادی (قصهخوانی) به دعوت انجمن فرهنگی کُردها (اروپا)
- ۱۳۷۳ شب شعر در Göteborg، سوئد
- ۱۳۷۳ دو شب شعر در Åsa gymnasium استکهلم
سایر آثار و فعالیتها
- ۱۳۴۵ تهیهٔ برنامهٔ کودکان برای تلویزیون به اسم قصههای مادربزرگ
- ۱۳۴۹ کارگرانی چند فیلم فولکلوریک برای تلویزیون: پاوه، شهری از سنگ و آناقلیچ داماد میشود
- ۱۳۵۰ نمایشنامهٔ آنتیگون (ناتمام)
- ۱۳۵۲ نوشتن مقدمه بر نمایشگاه نقاشی گیتی نوین زیر عنوان "پوستموس : سیری در فضاهای شعری احمد شاملو" [۳۰]
- ۱۳۵۱ اجرای برنامههای رادیویی برای کودکان و جوانان
- ۱۳۵۷ از مهتابی به کوچه (مجموعهٔ مقالات).
- محمدعلی، محمد. «گفتوگو با احمد شاملو». گفتوگو با احمدشاملو، محمود دولتآبادی، مهدی اخوان ثالث. تهران: نشر نقره، ۱۳۷۲، ۸۰-۹.
- در بارهٔ هنر و ادبیات دیگاههای تازه، گفتوشنودی با احمد شاملو. حریری، ناصر. چاپ سوم، تهران: نشر اویشن و نشر گوهرزاد، ۱۳۷۲.
- شبهای شعر خوشه. شاملو، احمد. تهران: انتشارات گلپونه، ۱۳۷۷، ۴ـ۰۴ـ۶۶۶۳ـ۹۶۴ ISBN.