مراسم ازدواج در هرمزگان

 

مراسم عروسى

 


ازدواج در بندرعباس بسيار کم خرج و ساده و در عين حال فوق‌العاده گرم و باروح برگزار مى‌شود. پس از انجام خواستگارى و توافق طرفين، مراسم عقد طبق ترتيبى که در ساير نقاط ايران معمول است، در حضور شهود و کسان عروس و داماد برگزار مى‌شود. هنگام خواندن خطبه عقد، همه دگمه‌هاى لباس عروس و داماد را باز مى‌کنند و تا پايان قرائت خطبه بازمى‌گذارند. فلسفه اين عمل آن است که کار و بخت آن‌دو در جريان زندگى گشوده بماند و هرگز گروه بستگى در کارشان پيدا نشود.


معمولاً ميان عقد و عروسى يک شب فاصله مى‌اندازند. در شب عروسى زنان خانواده داماد با البسه زيبا و رنگارنگ به‌سوى خانه داماد به‌راه مى‌افتند. وقتى به پشت در خانه او رسيدند، همه با هم سه‌بار هلهله مى‌کنند و به‌اصطلاح محلى کيليکى مى‌کشند. داماد شخصاً در را به‌روى ايشان باز مى‌کند و آنها را به ‌درون دعوت مى‌کند. 
 زنان خانواده داماد، پس از صرف چاى و شيرينى به‌طور دسته جمعى به‌راه مى‌افتند و به ساير خانه‌ها مى‌روند تا دوستان و آشنايان را براى شرکت در مراسم عروسى از طرف داماد دعوت کنند.

 صاحب هر يک از خانه‌ها در صورت پذيرفتن دعوت به جمع دعوت‌کنندگان مى‌پيوندد. گروه مجدداً به خانهٔ داماد برمى‌گردند. پارچه‌هائى را که داماد براى عروس خريده در جعبه بزرگى قرار داده روکش سبزى بر آن مى‌اندازند. يکى از زن‌ها آن‌را بر سر خود گذاشته، به‌همراه گروهى از زنان و مردان و نوزاندگان محلي، با ساز و کرنا و دهل، پاى‌کوبان و آوازخوانان از کوچه‌ها و خيابان‌ها مى‌گذرند و به خانه عروس مى‌روند. هدايا را به حاضران در خانه عروس نشان مى‌دهند. هر يک از زنان قطعه‌اى از پارچه‌ها را با خود به خانه مى‌برد تا براى عروس چيزى بدوزد.


در همان شب دست و پاى عروس را حنا مى‌بندند. پس از خاتمه مراسم، عروس را با تشريفات خاصى به حمام مى‌برند و سپس در اتاقى که در خانه پدرش آماده کرده و با پرده‌ها و پارچه‌هاى رنگارنگ زنيت داده‌اند و آن‌را تخت (حجله) مى‌نامند وارد مى‌کنند و ترانه‌‌اى مى‌خوانند.


همان روز داماد را نيز بر اسب يا شترى سوار مى‌کنند و به حمام مى‌برند و لباس نو مى‌پوشانند و پارچه سبز نازکى بر سرش مى‌اندازند و پسربچه کوچکى را در جلو او مى‌نشانند (تا خدا پسرى به او عيانت فرمايد) پس از آنکه داماد از حمام درآمده سينى بزرگى در ميان جمعيت برابر او مى‌گذارند تا هر کس مبلغى در آن بيندازد. سپس داماد را به خانه پدرش مى‌برند و و در راه مى‌خوانند و مى‌رقصند.

داماد راى ورود به خانه از پدرش انعام مى‌خواهد و مادرش را مى‌خواهد تا شيرش را حلالش کند. سپس دوباره رقص و پايکوبى آغاز مى‌شود، اين مراسم مقارن با لحظه‌اى است که عروس را به تخت مى‌نشانند و پس از دست‌به‌دست دادن آن‌دو، زن‌ها هلهله مى‌کنند و بعد به خانه‌هاى خود مى‌روند. عروس و داماد سه روز در حجله مى‌مانند. بعد به ديدار پدر و مادر خود مى‌روند که در اصطلاح محلى ”سرآخونى رفن“ مى‌گويند و زندگى آنها رسماً آغاز مى‌شود