آموزش موسیقی - درس اول

موسيقي از دو بخش تئوري يا نظري و عملي تشكيل شده است. دانستن آنچه مي نوازيم يا مي شنويم همان اندازه مهم است كه در هنگام صحبت كردن بايد مفهوم كلمات يا جملات را بدانيم. يك نوازنده خوب اگر نتواند  مطالبي كه مورد استفاده قرار مي دهد را تجزيه و تحليل كند، به يك مجري بدون علم و دانش تبديل مي شود و با كسي كه از لحاظ تئوري موسيقي آگاهي دارد و نوازندگي را خوب مي داند، قابل مقايسه نيست. شعر گفتن بدون دانستن دستور زبان ممكن است ولي در جايي محدود مي گردد. نواختن و آهنگسازي نيز چنين است. پس چه بهتر كه به موازات نواختن ساز، از تئوري موسيقي نيز آگاهي داشته باشيم. در اين جا به نكاتي اشاره مي كنيم كه در موسيقي ايراني مورد استفاده قرار مي گيرند و پس از آن به تئوري موسيقي به صورت كامل مي پردازيم.

الفباي موسيقي از هفت حرف تشكيل شده كه به آنها نت مي گويند. دو، ر، مي ، فا ، سل ، لا ، سي. از توالي اين هفت نت، يك هنگام يا گام بوجود مي آيد. مثل: دو، ر، مي ، فا ، سل ، لا ، سي ، دو. از يك نت تا نت بعدي فاصله اي وجود دارد كه در قسمت فواصل به آنها مي پردازيم. هر فاصله اي را به فواصلي كوچكتر تقسيم كرده اند و آنها را با علامت هايي نشان مي دهند. مثلا: از دو تا ر را اگر يك بدانيم، آن را به دو قسمت تقسيم مي كنند. دو ا-----ا------ار. از دو تا ر را پرده و هر كدام از فواصل نصف شده را نيم پرده مي نامند. اگر از نتي نيم پرده كم شود، مثل ر كه نيم پرده به سمت دو ميرود، آن را با علامتي به نام بمل ( b) مي شناسيم، و اگر نيم پرده به آن اضافه شود، مثل دو كه نيم پرده به سمت ر ميرود، آن را با علامت ديز (#) مي شناسيم. در موسيقي ايران، فواصلي نيز وجود دارند كه كمتر از نيم پرده هستند. اين فواصل از تقسيم شدن يك پرده به تقريبا چهار قسمت تشكيل شده اند. دو اا---الف---ب---پ---اا ر. اگر از يك پرده به اندازه يك چهارم كم كنيم، علامت كرن را براي آن در نظر مي گيريم. مثل: ر كه به سمت حرف « پ» ميرود. و اگر از دو به سمت «الف» برويم، آنگاه از دو تا « الف» با علامت سري شناخته مي شود. حال به مثالي براي درك فواصل مي پردازيم. دستگاه شور از اين فواصل تشكيل شده: سل، لا كرن، سي بمل، دو، ر كرن، مي بمل، فا، سل. البته در نوشتن صحيح توالي نتهاي شور بايستي نوشت: فا، سل، لا كرن، سي بمل، دو، ر، مي بمل، فا. از نت فا تا سل فاصله اي وجود دارد به نام پرده طنيني كه در آينده در مورد آن صحبت خواهيم كرد. با توضيحات و مثالهايي كه آورده شد، به تشريح اصطلاحات موسيقي ايراني مي پردازيم.

آنچه از موسيقي ايران در دست است، مجموعه اي از نواها يا آهنگهاي گذشتگان است كه به هر يك از آنها گوشه گفته مي شود، كه سابقه اي در حدود دويست سال دارد (با توجه به روايات مختلفي كه وجود دارد)، اين گوشه ها با توجه به فواصلي كه دارند مرتب شده اند كه از مجموعه اين گوشه هاي مرتب شده، دستگاه تشكيل مي شود و از مجموع دستگاه ها رديف بوجود مي آيد. در هر دستگاه، گوشه ها طوري مرتب شده اند كه فراز و فرودي را مي توان در آنها مشاهده كرد. اين فراز و فرود را با نام هايي مي شناسيم، مثل آغاز هر دستگاه كه با گوشه اي به نام درآمد شروع مي شود. در ادامه به گوشه هايي بر مي خوريم كه در قسمتهاي مياني دستگاه  قرار دارند و هر كدام را با نامي مشخص مي شناسيم. مثل مواليان، دلكش، سپهر، ماوراالنهر و... . در هر دستگاه گوشه هايي وجود دارد كه همنام با گوشه هايي در دستگاه هاي ديگرند، مثل: خسرواني، نغمه، زنگوله. با اين توضيحاتي كه داده شد، از مرتب شدن و در كنار هم قرار دادن گوشه هاي مختلف، تعداد هفت دستگاه تشكيل شده كه البته در بعضي از آنها و با توجه به قدمت، نوع فواصل، شخصيت و حالت ها، چند زير مجموعه را مي بينيم كه به آنها آواز مي گويند. آواز ها در همه دستگاه ها نيامده اند، و فقط در دو دستگاه وجود دارند. در دستگاه هاي شور و همايون. آوازهاي دستگاه شور عبارتند از: بيات ترك يا بيات زند، ابوعطا، دشتي، افشاري و بيات كرد. و آوازهاي دستگاه همايون تشكيل شده اند از: بيات اصفهان و شوشتري. در توضيح بايد گفت كه بعضي ها شوشتري و بيات كرد را از آوازها نميدانند و البته ما در اينجا فقط به روايتهاي مختلف اشاره مي كنيم. در توضيح اين آوازها بايد گفت كه آوازهاي بيات ترك يا بيات زند، ابوعطا، دشتي، افشاري و بيات كرد كه از مشتقات شور بودند از فواصل يكساني همانند شور تشكيل شده اند كه تفاوت آنها در مواردي است كه خواهيم گفت. در اجراي يك گوشه گاهي يك صدا يا يك نت بيشتر از همه به گوش ميرسد يا تاكيد بيشتري بر روي آن است كه به اين نت، نت شاهد مي گوييم. در پايان هر گوشه نوعي خاتمه يا پايان دادن وجود دارد كه از يك سري جملات تشكيل مي شوند، و در آخر روي يك صدا يا نت مي ايستد، نتي كه گوشه بر روي آن مي ايستد و به پايان مي رسد را نت ايست مي نامند. يك مثال كه تمامي موارد ذكر شده در آن گنجانده شده است: دستگاه شور، گوشه درآمد:

نتي كه با رنگ سبز نشان داده شده ( فا)، فاصله طنيني است. نتهاي قرمز نتهاي شاهد هستند.

 

نت با رنگ آبي، نت ايست است.

با اين مثال، متوجه اين نكته مي شويم كه غير از حالت ها و فضاي ايجاد شده توسط دستگاه ها، نت هاي شاهد و ايست نقش بسيار تعيين كننده اي در تميز دادن دستگاهي از دستگاه ديگر دارند. مثلا شاهد دشتي نت « ر» است ولي شاهد بيات ترك نت« سي بمل».