سرود صبح ... قیصر امین پور

سرود صبح

حنجره ها روزه ی سکوت گرفتند 
پنجره ها تار عنکبوت گرفتند 
عقده ی فریاد بود و بغض گلوگیر
هت فصیح مرا سکوت گرفتند 
نعره زدم : عاشقان گرسنه ی مرگند 
درد مرا قوت لایموت گرفتند 
چون پر پروانه تا که دست گشودم 
دست مرا لحظه ی قنوت گرفتند 
خط خطا بر سرود صبح کشیدند 
روشنی صفحه را خطوط گرفتند