تقليد و چشم و هم چشمي عليه خانواده ها
- توضیحات
- دسته: خانواده ايراني
- بازدید: 363
اصلا نميشود گفت كه كلا خوبند يا بد، بايد باشند يا نبايد باشند، درستند يا غلط. قضاوت درباره آنها بستگي به شرايط و موقعيت دارد. يكي از اين موارد تقليد كردن است.
تقليد كوركورانه از عملكرد ديگران بدون اينكه بدانيم كارشان واقعا درست است يا نه، جز گرفتاري و دردسر سودي نخواهد داشت. نمونه بارز آن را ميتوان در تقليد و بعضي چشم و همچشميهاي خانوادگي زنان مشاهده كرد. چشم و همچشميها و تقليدهايي كه نتيجهاش سردي كانون خانواده، قطع شدن روابط خانوادگي و متشنج شدن روابط اجتماعي است.
***
همسران شاكي
اميري كارمند 38 ساله بانك دل پر دردي از تقليد همسرش از روش زندگي خواهرش دارد. او ميگويد: «باجناقم وضع مالي خوبي دارد و مدام خانوادهاش را به سفرهاي خارجي ميبرد. همسر من هم اصرار ميكند كه ما هم بايد مثل آنها زندگي كنيم. در حالي كه حقوق من كفاف چنين خرجهايي را نميدهد. اما او بدون رضايت من ميرود و بليت ميگيرد و هتل رزرو ميكند و آن وقت من مجبورم از اين طرف و آن طرف وام بگيرم تا بتوانم اين هزينهها را پرداخت كنم.»
اميري ادامه ميدهد: «وقتي به همسرم اعتراض ميكنم او عصباني ميشود و ميگويد مگر من چه چيزي كمتر از خواهرم دارم كه بايد زندگيام اين طوري باشد؟ من هم ميخواهم مثل او زندگي كنم و تو وظيفه داري رفاه مرا فراهم كني. به همين خاطر هر بار كه از خانه باجناقم برميگرديم تا يك هفته در خانهمان جنگ و دعواست و آرامش نداريم.»
همه جامعهشناسان، روانشناسان و مشاوران خانوادگي همواره از اهميت آرامش در محيط خانوادگي و نقش آن در تربيت فرزندان صحبت ميكنند و تمام تلاششان را به كار ميگيرند تا راهكارهاي ايجاد و حفظ آرامش در محيط خانوادگي را آموزش دهند. آن وقت كمي عجيب به نظر ميرسد كه كسي تنها به خاطر تقليد از زندگي ديگران اين آرامش را از خود و خانوادهاش دريغ كند.ميرزايي هم مغازهداري است كه به قول خودش از چشم و همچشميهاي همسرش به روز سياه نشسته است.
او تعريف ميكند: «من از بچگي ياد گرفته بودم كه صله رحم و ديدار دوستان و اقوام واجب است و هر هفته ساعتي را به اين كار اختصاص ميدادم اما از وقتي كه ازدواج كردهام، روابطم روز به روز كمتر شده است. چون همسرم مدام به رفتارهاي ديگران نگاه ميكند و ميخواهد مثل آنها باشد. مثل آنها لباس بپوشد، حرف بزند، كار كند و خلاصه همه زندگياش را بر مبناي عملكرد آنها تنظيم كند. او اصلاً به شخصيت و شرايط زندگي خودش توجهي ندارد و تنها نگاه ميكند كه چه چيزي مد شده يا ديگران اين روزها دنبال چه كاري هستند و بعد از چند روز آن را رها ميكند و سراغ كار ديگري ميرود.»
ميرزايي توضيح ميدهد: مثلا يك روز در مهماني حرف از چاقي ميشود، همسرم به فكر رفتن به سالن لاغري ميافتد. بعد سراغ متخصص تغذيه ميرود و هفته بعد كه صحبت از موضوع ديگري ميشود، كار ديگري را از سر ميگيرد. اين رفتار او باعث بيثباتي رفتار بچههايمان هم شده است و دخترم كه اكنون سال سوم دبيرستان است تا به حال دو بار تغيير رشته داده است.
دكتر دماوندي، متخصص روانشناسي ريشه تقليد را در عدم اعتماد به نفس ميداند و ميگويد: كساني كه اعتماد به نفس ندارند و از آنچه هستند احساس رضايت نميكنند، سعي ميكنند با تقليد و دنبالهروي از ديگران ضعفهاي خود را بپوشانند و به اصطلاح با همرنگ جماعت شدن، از آنچه خودشان واقعا هستند، فرار كنند.
اين متخصص روانشناسي اضافه ميكند: علاوه بر اين، بسياري از نوجوانان در دوران بلوغ به علت مواجهه با بحرانهاي نوجواني، به تقليد روي ميآورند و سعي ميكنند
بدين وسيله به شخصيت خود شكل دهند كه البته اين وضع موقتي است و بعد از گذشتن از بحرانهاي بلوغ برطرف ميشود. در اين دوره نوجوانان تحت تاثير دوستانشان قرار ميگيرند و از لباس پوشيدن، حرف زدن و ديگر رفتارهاي دوستانشان پيروي ميكنند.
به هر حال تقليد در دوره نوجواني موقتي و گذرا، خطري براي نوجوانان ايجاد نميكند اما تقليد در بزرگسالي اگر بدون حساب و كتاب باشد مشكلآفرين است و روابط فرد را با ديگران دچار مشكل ميكند. چون چنين فردي مدام از اين شاخه به آن شاخه ميپرد و هر روز به شكلي درميآيد و رفتار جديدي در پيش ميگيرد.
تقليد خوب، تقليد بد
محبوبه خانمي 45 ساله و خانهدار است. او درباره تقليد ميگويد: به نظر من تقليد اگر از رفتارهاي خوب ديگران باشد، بسيار خوب است و باعث رشد و كمال فرد ميشود و كسي از آن خرده نميگيرد كه هيچ بلكه خيلي هم باعث خوشحالي است كه كسي رفتار خوبي را ببيند و آن را سرمشق خود قرار دهد. اما اگر تقليد در چيزهاي بياهميت و روزمره باشد، باعث عذاب و ناراحتي خود مقلد ميشود». او ادامه ميدهد: «من همسايهاي دارم كه مرتب در زندگي ديگران سرك ميكشد و هر كاري كه آنها بكنند او هم انجام ميدهد، بدون اينكه به درستي و يا غلطي آن فكر كند. مثلاً چند وقت پيش يكي از همسايهها از حج برگشته بود و ما به استقبالش رفتيم. يكي از دوستان آن خانم يك ظرف كريستال گرانقيمت به عنوان چشمروشني آورده بود. فرداي آن روز اين خانم همسايه يك ظرف كريستال گرانتر را براي حاجخانم برد و بعد از آن تا يك هفته صداي داد و فرياد او و شوهرش بلند بود چون شهريه دانشگاه پسرش را براي خريدن آن ظرف خرج كرده بود».
محبوبه اضافه ميكند: «البته تقليد فقط در اين چيزها نيست و اگرچه بيشتر در وسايل خانه و لباس و جواهرات و خلاصه چيزهاي مادي ديده ميشود اما تنها در ماديات خلاصه نميشود. بلكه خيلي از افراد بدون توجه به درستي يا نادرستي از رفتارهاي ديگران نيز تقليد ميكنند كه بهنظر من ضرر اين كار خيلي بيشتر از تقليد در امور مادي است و دوام و ماندگارياش بيشتر است».
تقليد از رفتارهاي ديگران به اين علت اشتباه است كه هر كسي شرايط زندگي خودش را دارد و رفتارهايش ممكن است در چارچوب مسائل خانوادگي خودش صحيح و مناسب باشد اما وقتي كس ديگري همان رفتار را در پيش ميگيرد با مشكل مواجه ميشود و نتيجه دلخواه را نميگيرد. آن وقت هم خودش لطمه ميبيند و دچار ناراحتي ميشود و هم اعضاي خانوادهاش و كساني كه با او در ارتباطند ناراحتيهاي زيادي را تحمل ميكنند.
نظرات (0)