شيخ مفيد

تاريخ شيعه سرشار از افتخارات بسيار و تحولات چشمگير است . تحولاتى كه به دست عالمان متهد و فرزانگان انديشمند پديد آمده است .در اين ميان به سده چهارم هجرى بر مى خوريم كه (( فتح الفتوح )) تاريخ شيعى است

 روزگارى كه مردى بزرگ و انديشمندى سترگ (( دائره المعارفى جامع )) از معارف اسلامى تدوين كرد و قريب 50 سال پرچمدار عرصه هاى علمى ، فكرى و فرهنگى مسلمين گرديد و سر انجام بدانجا رسيد كه دوست و دشمن زبان به تمجيد او گشودند و قلم به تعريف او برگرفتند و او را (( مفيد )) لقب دادند.



بينش افروزى و دانش آفرينى وى بهمراه آگاهى از اوضاع دشمنان و اطلاع از جهان اطراف دست به دست هم داد و او را سلسله جنبان نهضت فكرى و رنسانس علمى در قرن چهارم كرد و بدانجا رسيد كه (( صحيفه هاى سبز مهدوى )) عجل الله تعالى فرجه الشريف به افتخار او صادر شد و حضرت ولى عصر عليه السلام وى را برادرى گرامى و استوار خواند.


تولد
... اين مشعل تابناك و فرزنده در يازدهم ذيقعده 336 قمرى (1) در عكبراى بغداد پاى هستى بر جهان گذارد و (( محمد )) نام وى گرديد.
از آنجا كه پدر او شخصى پارسا و مذهبى بود و به تعليم و تربيت اشتغال داشت ، (( ابن المعلم )) لقب وى شد و پس از چندى (( عكبرى )) و (( بغدادى )) دو لقب ديگر او گرديد. (2)


محمد دوران كودكى خود را با (( بزرگى )) مى گذراند. فراست و تيز هوشى او خبر از گذشته اى پاك ، از خاندان خويش و آينده اى روشن ، دربغداد و جهان اسلام مى داد. عشق و شور فراوان به تحصيل موجب شد كه همراه پدر به بغداد رفته و فراگير علم و دانش را آغاز كند.

 او از نشاط وافر و فرح بخش بسيارى در مطالعه برخوردار بود. عطر اخلاص در وجود محمد كار را بدانجا رسانيد كه در پنج سالگى براى او از اين ابى الياس اجازه روايت گرفته اند (3) و در حالى كه هفت سال و چند ماه داشت

 از ابن سماك نقل روايت كرده است . (4)وى فرزانه اى تلاشگر گرديد به طورى كه پيش از دوازده سالگى از برخى محدثان روايت اخذ كرده و از استاد خويش ، شيخ صدوق قبل از بيست سالگى حديث شنيده است .
تحصيلات و استادان

(( ابن المعلم )) سر و وجود خود را از چشمه دانش بغداد طراوت و شادابى بخشيد و از محضر بيش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمى برد. از محضر مظفر بن محمد، ابو ياسر و ابن جنبد اسكافى (( كلام و عقايد )) آموخت و از درس حسين بن على بصرى و على بن عيسى رمانى بهره جست . (( فقه )) را نزد جعفر بن محمد بن قولويه فرا گرفت و از محضر اديب و مورخ چيره دست محمد بن عمران مرزبانى (( علم روايت )) آموخت .


ابن حمزه طبرى ، ابن داود قمى ، صفوان و شيخ صدوق ديگر اساتيد (( محمد )) بودند كه شهد شيرين دانش را در كام جان او ريختند.در ميان استادان وى عالمانى از شهراى مختلف مانند قم ، كوفه ، بصره ، سراى ، طبرستان ، حلب ، قزوين ، بلخ ، مراغه ، همدان و شهر زور ديده مى شوند.جهان اسلام در عصر (( مفيد ))

از رحلت رسول الله صلى الله عليه و آله حدود 300 سال مى گذشت . در اين مدت امامان و شيعيان تحت فشار بينى اميه در خفقان خشن بنى عباس بسر مى بردند. شكنجه هاى روحى و جسمى و اذيت و آزار خلفا و حكمرانان همچنان ادامه داشت تا اينكه در اواسط قرن چهارم هجرى محدوديت ، شيعيان به مقدار قابل ملاحظه اى كاهش يافت .


خلفاى فاطمى ـ كه شيعه اسماعيلى بودند ـ در مصر دولت نيرومندى تشكيل دادند كه با تشكيل اين دولت ابهت و جلال دربار بغداد كاشته شد و از طرفى سيف الدلوله حمدانى و امراى آن خاندان در شام حكومت مى كردند كه آنها نيز افتخار شيعى بودن را داشتند.


در كنار اين دو غوريان ، صفاريان و طاهريان و از همه مهمتر دولت آل بويه كه از شيعيان مخلص و فرزانه اهل بيت عليهم السلام بودند در قسمت هايى از ايران و عراق بدرت يافتند.

 دو سال پيش از ولادت شيخ مفيد، احمد معز الدوله ـ در سال 334 ـ با ورود خود به بغداد و تاءسيس شاخه اى از حكومت آل بويه در ابن شهر صفحه نوينى در تاريخ بغداد گشود. بهار فرصتى فراهم شد و شعيان در پناه آل بويه از آزادى موجود بهره برده و عقايد خويش را نشر دادند.


سال 352 اولين عزادارى علنى شيعيان در عاشورا بر پا شد و در پى آن جشن عيد غدير روحى تازه در كالبد شيفتگان شيعى دميد. عز الدوله در 356 هجرى به امارت رسيد و در 367 با رياست عضد الدوله ،بغداد رونقى تازه يافت و شور و نشاط علمى قابل توجهى بدست آورد.

 محمد بن محمد بن نعمان ، شيخ مفيد در اين عصر مى زيست و با توجه به اوضاع ، از مقام و منزلتى بسيار برخوردار بود. بطورى كه عضدالدوله به هنگام بيمارى شيخ به ديار او رفت و از وى عيادت كرد.

 شافعت مفيد در حق ديگران پذيرفته مى شد و رهنمودهايش مورد قبول قرار مى گرفت و اين در حالى بود كه بيش از 36 بهار از عمر پر بركت شيخ مفيد نگذشته بود.در اين ايام مرجع قدرتمند و رهبر انديشمند مسلمانان و شيعيان فرهيخته ، شيخ فرزانه مرحوم مفيد بود.


بر كرسى زعامت شيعه

با وفات عضد الدوله توفان حوادث بر پا شد و گرد و غبار دشمنى عليه شيعه بار ديگر پديد آمد. سال 372 هجرى برخى ديگر از خاندان بويه به امارت رسيدند و با روى كار آمدن قادر خليفه عباسى ـ در سال 381 هجرى ـ خلافت عباسى تجديد حيات يافت و از نفوذ آل بويه كاسته شد.

 آشوب هاى مذهبى ، فتنه انگيزى عياران سخن سرايى قصه خوانان ، خطابه هاى واعظان بى سواد و آشوب طلبى سياسيت پيشه گان ، آتش فتهه را شعله ورتر مى كرد (5) و آن دوران را به عصرى پر التهاب و روزگارى پر از پيكارهاى عقيدتى جلوه گر مى ساخت .

اما تدبير عالمانه و دقيق شيخ فررزانه و (( مفيد )) انديشمند ـ كه رياست جهان شيعه را به عهده داشت ـ، راه را بر كج روان و بدسگالان بسته بود و وعده هاى دروغين (( مدينه فاضله )) توسط افراد منحرف را رسوا و پر ملا مى ساخت .


بيرق مبارزه در سده چهارم به دست اين دانشمندان بصير بود. ولى با استاده از چشمه پاك و زلال وحى ، دانش و معرفت اصيل را به ارمغان آورد، نظر معتزله را شنيد و آراء غلات را بدست آورده سخنان زيديه را دانست و به هر يك جوابى منطقى و در خور ارائه داد و تا بدانجا پيش رفت كه هر گروهى از آنان كه در مناظره با شيخ مفيد شركت كردند،

ساعتى بعد خموشى خجلت بر گزيدند و با سكوت عجز آولد خود، نشان افتخار و سربلندى را به دست شيخ سپردند. رساله هاى استوار، متين و دقيق وى و بيان اعتقادات شيعه با اسلوبى صحيح و كم نظير توفيقى افزون بود كه رهبرى شيعيان را براى شيخ مفيد پر بارتر مى نمود. (6)


صحيفه هاى سبز

دفتر زندگى معلم امت ، شيخ مفيد، صحيفه اى سپيد و نورانى است كه دستخط مبارك سلاله ياسين ، حضرت بقيه الله الاعظم ارواح العالمين له الفداء در آن به چشم مى خورد.
در اواخر ماه صفر 416 هجرى بود كه نامه اى از طرف حضرت براى شيخ فرستاده شد. بوسه سپاس و اشك شوق او بر نامه آمد و چون آن را گشود دست خط زيبايى رخ نمود:

(( للاخ السديد و الوالى الرشيد الشيخ المفيد... برادر گرامى ، استوار و دوست راه يافته شيخ مفيد... )) (7)
و در توقيعى ديگر و لطفى افزون تر، در پنج شينه 23 ذى حجه هجرى نامه اى ديگر از طرف حضرت به افتخار شيخ صادر شد:
(( بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليك ايها الناصر للحق الداعى اليه بكلمه الصدق ... . ))


بنام خداوند بخشنده بخشايشگر، سلام خدا بر تو اى يارى كننده حق و دعوت كننده به سوى او از كسى كه با صدق و راستى به سوى خدا دعوت مى كنى ... )) (8)
برخى بر اين باورند كه در طول 30 سال ، 30 توقيع و نامه شريف را ناحيه مقدس حضرت ولى عصر ( عج ) براى شيخ مفيد صادر شده كه در عنوان بسيارى اين جمله نورانى ديده مى شود: (( برادر گرامى و استوار، شيخ مفيد )) (9)


در آينه نگاه انديشمندان

شيخ طوسى ، سيد شرف الدين عاملى ، علامه بحر العلوم ، قاضى نور الله شوشترى ، ابن شهر آشوب مازندرانى شيخ آقا بزرگ تهرانى ، حاج ميرزا حسين نورى و بسيارى ديگر از سبز سيرتان انديشمند و دانايان شيعه شيخ را مردى فقيه ، مولفى زبر دست و صاحب دويست كتاب ، صاحب فكرى بلند و عالى و داراى ذهن دقيق و قابل توجه دانسته اند، او را در دورى از خطا و گناه ، برخوردارى از فقاهت و عدالت و بهره مندى از تيز هوشى و فضائل بسيار،كم نظير شمرده اند.


در بين دانشمندان اهل تسنن نيز شخصيتهايى چون ابن نديم ، ابن جوزى ، ابن حجر عسقلانى و ديگران زبان به تمجيد اين فرزانه سپيد سيرت گشوده اند، او را پاسدار علم ، فروتن ، داراى جايگاهى والا و صاحب نظر در فقه و كلام و روايت دانسته اند و از سويى ديگر رياست امامه را به او نسبت داده و بر مقام بس رفيع شيخ سر تعظيم فرود آوده اند. (10)


داستانهايى از زندگانى شيخ

(( ايمان راسخ )) و (( انبوه دانش )) شيخ به همراه (( اخلاص و پشتكار )) كيميائى چشمگير بود كه وجود شيخ را نورانيتى خيره كننده بخشيده بود و كار وى را بدانجا رسانيد كه چون فتوايى را بطور غير عمد و به اشتباه جواب داد حضرت ولى عصر (عج ) خود با پيغامى آن را اصلاح فرمود. پس از مدتى كه مرحوم مفيد آگاه شد در پى آن از دادان فتوا منصرف گردد، آن حضرت طى نامه اى خطاب به شيخ مفيد:


(( بر شماست كه فتوا بدهى و بر ماست كه شما را استوار كرده و نگذاريم در خطا بيفتيد )).مقام علمى و منزلت معنوى شيخ در آن حد بود كه در خواب دخت رسول الله صلى الله عليه و آله ، حضرت زهرا علما السلام را ديد كه دست عزيزان خود امام حسن و امام حسين عليما السلام را در دست داشته و خطاب به شيخ فرمود:(( اى شيخ به اين دو فقه بياموز )).


ساعاتى بعد حيرت مرحوم مفيد بر طرف شد چرا كه مادر سيد مرتضى و سيد رضى را ديد كه دست دو فرزند خود را در دست داشته و به شيخ گفت : اى شيخ به اين دو فقه ياد بده .


و آنگاه كه در مساءله اى فقهى بين استاد و شاگرد، شيخ مفيد و سيد مرتضى اختلاف نظر و با بثح و ارائه دليل مشكل حل نشد. هر دو راضى به قضاوت امام امير المومنين على عليه السلام شدند.

مساءله را بر كاغذى نوشته و بالاى ضريح مقدس حضرت گذاردند. صبح روز بعد كه كاغذ را بر داشتند دستخطى مزين به چنين نوشته اى ديدند كه :(( انت شيخى معتمدى و الحق مع ولدى علم الهدى )) ( اى شيخ ! ) تو مورد اطمينان من هستى و حق با فرزندم سيد مرضى ، علم الهدى است . (11)



معنويت (( شيخ )) و اخلاق (( مفيد ))اشتغالات اجتماعى و دل مشغوليهاى تحصيلى و علمى شيخ را از فتوحات معنوى غافل نساخته بود. هر روز كه مى گذشت شكوفايى اخلاقى و عطر ملكوتى بر شاخسار وجود اين فقيه فرهيخته بيشتر و افزون تر مى گرديد.


صدقات بسيار، خشوع و خضوع فراوان ، روزه ها و نمازهاى بى شمار و ساده پوشى شيخ اثرى ژرف در ديدگان دوست و دشمن گذارده بود. هم رنگى او با اقشار كم در آمد و فقير جامعه و دورى گزيدن از دنياى فانى موجب آرامش نفس و اطمينان خاطر آن فرزانه والا گوهر شده بود. بطورى كه رسيدن به قله تكامل و تهذيب نفس براى او آسان شده و ارجمندى شخصيت شيخ را پديد آورد.

 سخنان و دستور العمل هاى شيخ نه تنها (( نسخه اى كار آمد ))، بلكه (( دارويى شفابخش )) حساب مى شد و نورانيتى ويژه با خود داشت . از تاءثير كلام شيخ و تربيت اخلاقى وى همين بس كه (( ابوالقاسم على )) فرزند شيخ راه روشن و نورانى پدر را ادامه داده و صاحب شخصيت قابل توجهى در جامعه شيعى به حساب آمده است .


در عرصه تدريس و تاءليف

جاذبه فوق العاده و پشتكار فراوان شيخ مفيد موجب جذب بسيارى به حوزه درس وى گرديد و باعث تاءليف آثارى گرانبها و ارزشمند شد.اين عالم فهيم و بلند همت با احاطه و تسلطى انديشمندانه پاى به ميدان نبرد علمى و فرهنگى گذارد و با استفاده از مبانى علم كلام و اصول فقه ، راهى هموار و روشن در بحث و استدلال بر روى شيعيان گشود.]


از يك سو گروه بى شمارى از دانشمندان مذاهب مختلف را تربيت نمود و مشعل هاى فروزانى چون سيد مرتضى ، سيد رضى ، شيخ طوسى ، نجاشى و دها نفر ديگر را تحويل حوزه هاى علمى و دينى داد و از سوى ديگر قلم به دست گرفت و با اين سلاح برق آسا و ژرف ، تحولى بهنگام ايجاد كرد.


اصول فقه را با سبكى شيوا و دلپذير فراهم آورد، علم كلام را از غناى بيشترى برخوردا ركد و در اصول دين و عقايد موضوعات خاصى چون اثبات امامت امير المومنين على عليه السلام را از قرآن به طور بسيار نفيس تدوين نمود.


قلم روان و دلپذير اين شيخ انديشمند بود كه غيبت امام زمان عليه السلام را زيبا توضيح داد و تاريخ زندگانى ائمه معصومين عليهم السلام را در كتابهاى گوناگونى ـ چون ارشاد و جمل ـ به رشته تحرير در آورد.


تاءثير بخشى و انسان سازى آثار مفيد، محصول معجونهايى معنوى چون اخلاص در نوشتار، اطلاع از اديان و مذاهب مختلف ، محوريت عقايد، توجه و تاءكيد بر رهبرى و فلسفه سياسى در اسلام است .

جامعيت اين فرزانه سخت كوش به همراه عقل گرايى و استدلالات منطقى و شناخت مقتضيات زمان ، جامه جاودانگى بر آثار وى پوشانيد. و زينت هاى مختصر گويى ، روان نويسى ، آزاد انديشى و بلندنگرى نورانيتى خاص به نوشته هاى مرحوم مفيد بخشيد.


گلبرگ هاى هدايت

الف ) علم كلام و عقايد:علمى كه مبانى عقيدتى همراه با استدلال عقلى در آن مطرح مى شود و با همين روش به شبهات و پرسشهاى افراد جواب داده مى شود، (( علم كلام )) نام دارد. ((اوائل المقالات ))، شرح عقايد صدوق ))، ((اجوبه المسائل السرويه )) و (( نكت الاعتقاديه )) كتابهاى شيخ عظيم الشاءن ، مرحوم مفيد در اين بستر فكرى فرهنگى است .


ب ) علم فقه :(( فقه )) دانشى است مقدسى كه از ديرباز بيان وظايف شرعى و بايدها و نبايدهاى عملى و تكليفى مسلمانها را به عهده داشته است و فقيهان شيعى بسان غواصان معنويت از اعماق اقيانوس معارف اهلبيت عليهم السلام درواژه ها و گوهرهاى گران سنگى را براى بيان اين وظايف بدست مى آورده اند. (( المقنعه )) شيخ صاحب عناوين بسيارى در فقه است كه احكام وظايف شرعى در ابواب مختلف آن توضيح داده شده است .


(( الاعلام ))، (( المسائل الصاغانيه ))، (( جوابات اهل الموصل فى العدد الرويه )) و (( جواب اهل لرقه فى الاهله و العدد )) از ديگر آثار اين فرزانه فرهمند در زمينه فقه است .


ج ) اخلاق اسلامى : (( امالى )) شيخ ، پيرامون اخلاق اسلامى و فضائل انسان است . صحيفه هاى زرين كه در آنها دعوت به تقوا، صحبت از يقين ، بيان اخلاص و محاسبه نفس شده است و محبت الهى و مبارزه با هوا و هوسها مطرح مى شود.


د ) حديث : پس از علوم قرآنى ، ارزش علم حديث مطرح است . اين علم ارزشمند از احاديث و سخنان معصومين عليهم السلام كه جرعه هايى از سرچشمه سنت و اشعه هايى از آفتاب وحى است بحث مى كند. اهميت ولايت ، لزوم پيروى از (( امام عليه السلام )) و فضائل امير المومنين على عليه السلام از جمله مباحثى است كه در امالى شيخ مفيد، پيش روى انديشمندان قرار مى گيرد.


هـ ) امامت و فلسفه سياسى در اسلام : شيخ مفيد (( عدالت )) و (( عصمت )) را شرط قطعى براى امامت و رهبرى شمرده است . وى با طرح حديث ثقلين و آيات قرآن به اين بحث مهم و بسيار عميق پرداخت

سپس در (( الافصاح فى الامامه ))، (( ارشاد ))، (( جمل ))، (( امالى ))، (( الفصول المختاره ))، (( تفضيل امير المومنين على ساير الصحابه )) بحث را گسترش داده و ابواب مختلف آن را گوشزد مى كند. قريب بيست اثر ژرف از آثار شيخ مفيد پيرامون (( امامت و رهبرى )) است .


و ) غيبت امام دوازدهم عليه السلامدر كار گلاب و گل حكم ازلى اين بود كان شاهد بازارى وين پرده نشين باشدشيخ مفيد از سر ارادت و عشق از مولاى خود حضرت مهدى ( عج ) نام برده و پيرامون شخصيت آسمانى آن امام آثارى پديد آورده است .

 بخضى از (( ارشاد ))، كتاب (( الفصول العشره فى الغيبه )) و (( الجوابات فى الخروج المهدى عليه السلام )) به هماره پينج اثر ديگر از اين علامه و شيفته اهل بيت عليهم السلام درباره حضرت بقيه الله ( عج ) است . (12)


جبهه هاى مختلف مناظره

نشو و نماى عقايد گوناگون و نحله هاى مختلف عقيدتى ، زمان شيخ مفيد را معركه آراء و هنگامه مناظره كرده بود. بيان پر جوش ، تسلط چشمگير و بصيرت بسيار وى موجب برترى هميشه در نبردهاى علمى فرهنگى وى شده بود.

 (( تصحيح الاعتباد )) و (( الفصول المختاره ))، مجموعه اى از برخى مناظرات شيخ با بيش از بيست تن از علما و صاحب نظران عقايد مختلف است كه از آنها مى توان به مناظره با اشاعره ، معتزله ، اصحاب حديث ، متصوفه ، و مرجئه اشاره كرد. (13)


در اين عرصه (( انديشه هاى سبز و جاويد )) شيخ در زمينه هاى ناب و اصيل خود را نشان داد و بينش سراسر معرفت آموز او ظاهر گرديد.ولايت فقيه از ديدگاه شيخ مفيد، آراء فقهى ، انديشه هاى سياسى و نظرات كلامى وى طلوعى مبارك در بپهنه دانش و بينش ايجاد كرد و همگان را به سوى فضايى معطر و جديد رهنمون ساخت . (14)



هر چند توفان حوادث ، گرد گرفتارى بر وجود اين دانشمند فرزانه فرو نشاند و تبعيدها و ناراحتى هاى زيادى براى وى فراهم آورد اما بد خواهى زشت سيرتان و سخن چينى پليدان نزد حكام نتوانست عزم و اراه محكم شيخ را متزلزل كند و هر روز، روزى روشن تر و نورانى تر براى وى پديد مى آمد. (15)


غروب نابهنگام ...

نخستين روزهاى رمضان 413 هجرى آغاز شده بود كه بار غم سراسر دلهاى پاك را فرا گرفت شهر بغداد جامه سياه به تن كرد و رودهاى مصيبت و اندوه از گوشه و كنار سيل ماتم و عزا به سوى ميدان شهر روانه ساخت . هشتاد هزار نفر سوگوار اشك يتيمى ريخته و عاشورايى ديگر در ماه صيام به پا كردند.



پيكر شيخ مفيد بر دستان انبوه خلايق تشييع شده و همگان به امامت سيد مرتضى بر او نماز گزاردند. ساعتى بعد بدن آن فرزانه آسمانى در كاظمين دفن شد. دلهاى پر از كينه و تهى از احساس ، كياست و حكمت اين را پايان كار آن بزرگ مرد شمرده و ساده انديشانه جشن گرفتند اما شخصيت سترگ او پنهان كردنى و فراموش شدنى نبود. (16)


... و امروز پس از قرنهاى متمادى (( مفيد )) هنوز (( مفيد )) است . در معركه آراء، كلام وى خورشيد مناظرات و آفتاب گفتگوهاست و فردا و فرداها از آن او و راهيان او خواهد بود.


سوگ سروده هاى مرگ مفيد

سر سلسله داغداران و سوگواران اين ماتم عظمى ، قلب عالم وجود و در دانه خلقت ، حضرت بقيه الله عجل الله تعالى فرجه الشريف بود كه با اشعارى حزن آلود، احساس خويش را بيان فرمود:


لا صوت الناعى بفقدك انه يوم على آل الرسول عظيم ...صداى آنكه خبر مرگ تو را اطلاع داد به گوش نرسد كه مردن تو روزى است كه بر آل رسول مصيبت بزرگى است اگر در زير خاك پنهان شده اى حقيقت دانش و خدا پرستى در تو اقامت گزيده است قائم مهدى عليه السلام خوشحال مى شد هرگاه تو از انواع علوم تدريس مى كردى (17)


سيد مرتضى كه خود ساليانى از پهنه علم و دانش شيخ مفيد خوشه چينى كرده بود به شيواترين و زيباتر از هم گنان زبان سوگ گشود و قصيده اى با اين مطلع سرود:
من على هذه الديار اقاما او ضفا ملبس عليه و داما در اين ديار چه كسى ساكن شده است جامه جاودانگى پوشيده و هميشه باقى مانده است (18)


كنگره جهانى هزاره شيخ

رسالت معرفى تشيع راستين و انديشمندان شيعى كه عظمت دانش ، تفكر زاينده ، رفعت تقوا و ژرفايى فراوان آنها بيرق برزگى و بزرگوارى تشيع را هماره بر بلنداى تاريخ پديدار ساخته است موجب شد كه كنگره اى جهانى و هزاره اى بين المللى به مناسبت هزارمين سالگرد دانشمند فرهيخته ، شيخ مفيد در قم بر پا شود. اين حركت عظيم كه به همت جامعه مدرسين حوزه علميه قم انجام شد بركات بسيارى را در پى داشت .

 حدود صد عنوان از اهم موضوعاتى كه در آثار شيخ مفيد پيرامون افكار تشيع مطرح بوده به صورت مقاله تهيه شد و با موضوع بندى آثار آن عالم فرزانه با كامپيوتر اقدامى شايسته و جاودان صورت گرفت .

تمامى آثار مرحوم مفيد تجديد چاپ گرديد و بهارانى ديگر از گلواژه هاى حكمت افروز آن انديشمند فرهيخته پديد آمد. پيام جامع و بينش آفرين مقام معظم رهبرى حضرت آيه الله خامنه اى ديباچه معرفت آموزى بود كه در اولين روز اين كنگره ( 28 فروردين 1372 شمسى ) قرائت گرديد و به دنبال آن صداى سبز و شب شعر بر پا شد.

 شعراى شيرين سخن ايران چكامه ها و سروده هايى زيبا قرائت كردند و شيخ الشيوخ شيعه را ارج نهادند. همگان رفعت (( و مقام آدميت )) را ديدند و (( جاودانگى حقيقت )) را نظاره كردند و مكنونات قلبى آن شيخ (( مفيد )) را دريافته اند كه :


(( كيمياست عجب بندگى پير مغان خاك او گشتم و چندين در جانم دادند.))
بركات الهى و درجات خداوندى نصيب هميشه او باد
و السلام

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید