مطهري

در روز 13 بهمن 1298 شمسى ، خداى كريم به عالم ربانى حاج شيخ محمد حسين مطهرى و همسر مومنش - سكينه ـ فرزندى هديه كرد (1) كه مرتضى ناميده شد و براى آن خانواده پاك ، بهاران را به ارمغان آورد.


مرتضى كم كم دوران كودكى را پشت سر گذاشت . او كه علاقه عجيبى به حقيقت و معنويت داشت با شور و شوق فراوان ، نزد پدر شروع به آموزش كرد و عاقبت اين اشتياق ، وى را به مكتب كشاند و به ديدار گلهاى آن بوستان رساند.



بوى خوش گلستان

او در دوازده سالگى عطر روح بخش گلستان بزرگ حوزه علميه مشهد را احساس كرد و عاشقانه به آنجا روى كرد (2) و چنان پر تلاش و منظم به تحصيل مشغول شد كه باعث شگفتى اهل بصيرت گرديد.


رفته رفته افكارى بلند و سوالهاى سرنوشت ساز برايش آشكار شد جهان آفريده كيست ؟ خدا چگونه صفاتى دارد؟ انسان براى چه آفريده شده است ؟ و... اين پرسشها همه فكر او را به خود مشغول ساخته بود. در آن زمان مرتضى آرزو مى كرد كه روزى بتواند در درس ميرزا مهدى شهيدى - رضوى - مدرس فلسفه الهى - حاضر شود ، اما اين آرزو برآورده نشد و آن استاد در سال 1355 قمرى در گذشت . (3)


سرانجام مرتضى در سال 1316 شمسى در زمانى كه حكومت سياه رضاخان بيداد مى كرد و ظلمت همه جا را فرا گرفته بود ، به دنبال نور و فضيلت راهى حوزه علميه قم شد تا روح تشنه اش را از كوثر آن و زمزم عترت سيراب كند. (4)


مطهرى به دنبال يافتن كنج علم و فضيلت ، با شور و علاقه اى وصف نشدنى ، به تلاش و فعاليت پرداخت . پشتكار و كثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فيضيه شگفت زده كرد. (5)
او آرام و قرار نداشت ، منتظر و تشنه به دنبال گمشده اى بود در اين هنگام ستاره اى بدرخشيد و او را به مقصود رساند. حضرت امام خمينى - الگوى علم و تقوا - درس اخلاق تشكيل داد و به نور افشانى و انسان سازى پرداخت .


مطهرى به زيارت آن استاد بزرگ نايل آمد و از سر چشمه زلال او سيراب شد. (6) اين درس در حقيقت درس معارف و سير و سلوك بود ، نه اخلاق به مفهوم علمى آن . درس (( يافتن )) و (( رسيدن )) بود نه فقط (( دانستن )) و (( آموختن )).


مرتضى از سويى ، غرق در مطالعه و تحصيل و تدريس و از سويى ديگر يكى از مهم ترين كارهايش و بلكه عالى ترين و مهم ترين فعاليتش ،راز و نياز و مناجات نيمه شب و اشك سحرى بود. او شيرينى و لذتى از اين كار مبارك و سعادت آفرين ، احساس مى كرد كه شب تيره زندگيش را تبديل به روز روشن مى نمود.


دانش اندوزى

مطهرى با دقت ، سرعت ، نظم و تلاشى ستودنى به آموختن علوم اسلامى مشغول شد او نزد آيه الله صدوقى ، كتاب (( مطول )) را فرا گرفت و در محضر آيه الله مرعشى نجفى ، (( شرح لمعه )) را بياموخت .

او همچنين از استادانى بزرگ مانند آيات سيد صدر الدين صدر ، سيد محمد رضا گلپايگانى ، سيد احمد خوانسارى ، سيد محمد تقى خوانسارى ، سيد محمد حجت ، سيد محمد محقق يزدى - معروف به داماد - انگجى و ميرزا مهدى مهدى آشتيانى - كه سلام خدا بر همگى آنان - در علوم گوناگون بهره مند شد.


ديدار با عالم ربانى حاج ميرزا على آقا شيرازى اصفهانى ، مرتضى را وارد دنيايى جديد و شگفت انگيز كرد . حاج ميرزا على آقا با نهج البلاغه مى زيست ، با آن تنفس مى كرد و روحش با اين كتاب همدم و جمله هاى گرانقدر آن ، ورد زبانش بود. و مهم تر آنكه به هر آنجه مى دانست عمل مى كرد و راستى كه مرد حقيقت و معنويت بود. (7)

مطهرى ، تحصيل رسمى علوم عقلى و فلسفى را در سال 1323 شمسى آغاز كرد. (8) او بحث حكمت از (( شرح منظومه )) صدر المتاءلهين شيرازى را در محضر حضرت امام خمينى آموخت . (9)


وى بعد از ورود آيه الله بروجردى به قم ، در درس فقه و اصول ايشان شركت كرد (10) و از بحثهاى مجتهد پور آن عالم ربانى بهره مند شد. او پيش از رسيدن به مرحله اجتهاد ، از آيه الله بروجردى تقليد مى كرد. (11)


مطهرى ، درس اصول فقه را از مباحث عقليه به طور خصوصى از حضرت امام خمينى فرا گرفت (12) و راز و رمز اجتهاد را از آن حكيم الهى و فقيه وارسته بياموخت .


در سال 1329 ش . استاد مطهرى در محضر درس استاد علامه سيد محمد حسين طباطبايى حاضر شد و مبحث (( الهيات )) از كتاب (( شفا )) ( تاءليف ابو على سينا ) را از آن حكيم بزرگ بياموخت . (13)


علامه طباطبايى ، درس ديگرى - غير از الهيات شفا - در فلسفه شروع كرده بود كه در شبهاى پنجشنبه و جمعه تشكيل مى شد. اين درس خصوصى بود و در آن جمعى از فاضلان حوزه علميه قم ، از جمله آيه الله دكتر بهشتى امام موسى صدر ، استاد مطهرى ، دكتر احمد احمدى ، و... شركت مى كردند (14)

ثمره مبارك اين مجمع علمى بزرگ ، شاهكارى جهانى در كلام و فلسفه است به نام كتاب (( اصول فلسفه و روش رئاليسم )). سهم مطهرى در آفرينش اين اثر پربار و ماندگار ، اگر بيشتر از علامه طباطبايى نباشد ، بدون شك ، كمتر نيست .


استاد مطهرى ، همچنين در دوره تحصيل همفكر و يار و ياور سازمان انقلابى و اسلامى فدائيان اسلام )) بود. (15) اين حزب سياسى اسلامى كه در سال 1324 شمسى ، از سوى روحانى مبارز سيد مجتبى نواب صفوى تشكيل شد نقش موثرى در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت .


مطهرى ، علاوه بر مباحثه دروس اصولى ، فقهى و فلسفى ، خود حوزه تدريس داشت . او از جمله كتابهاى ذيل را تدريس كرد :

(( مطول )) ( در علم معانى كلام و عقايد ) ،
(( شرح مطالع )) در علم منطق ) ،
كشف المراد ( در علم كلام و عقايد ) ،
(( رسائل )) و (( كفايه )) ( در علم اصول فقه ) ،
(( مكاسب )) ( در فقه )
(( شرح منظومه )) و (( اسفار )) ( در فلسفه ). (16)


هجرت به تهران

استاد مطهرى در سال 1331 هجرى شمسى با دختر آيه الله روحانى (ره ) ازدواج كرد(17) و در همان سال - در حالى كه به مدرسى مشهور بود - به تهران هجرت كرد. (18) علت اين هجرت را برخى تنگدستى شمرده اند ، (19) اما سببش هر چه بود : بايد آن را لطف خفى الهى شمرد زيرا حضور مطهرى در تهران و در جمع دانشگاهيان و روشنفكران ، سراسر خير و بركت و مايه تربيت هدايت شد .


استاد مطهرى از ابتداى ورود به تهران ، به سازندگى و نور افشانى پرداخت . او در مدرسه مروى ، آموزش فلسفه اسلامى را به شكل تطبيقى و مقايسه اى براى جويندگان حكمت و حقيقت ، آغاز كرد.(20)


سخنرانيهاى روشنگر و مفيد استاد همزمان با تدريس در مدرسه مروى ، در تهران آغاز شد. او توجه بسيارى به حل شبهات و پاسخگويى به سوالهاى موجود درباره معارف اسلامى داشت و با مطالعه ، تحقيق ، دقت ، تلاش و اخلاص ، در اين راه موفق شد.


در سال 1333 استاد مطهرى تدريس در دانشگاه تهران را شروع كرد. استاد در دانشكده معقول و منقول ( الهيات و معارف اسلامى آن دانشگاه بيش از بيست به مبارزه عالمانه جهل ، ماديگرى و غربزدگى پرداخت .


رفتار ايشان به قدرى صميمى بود كه دانشجو به استاد عشق مى ورزيد و مريد او استاد مطهرى در آن دانشكده ، دوره هاى ليسانس و دكترا، كليات علوم اسلام ( منطق ، فلسفه ، كلام ، عرفان ، اصول فقه ، فقه و حكمت علمى ) ، فلسفه ( شرح منظومه ، الهيات شفا ، مقاصد الفلاسفه غزالى و... ) ، تاريخ فلسفه ، تاريخ مجادلات اسلامى و روابط فلسفه و عرفان را تدريس مى كرد. (21)




مرزبان اسلامى

الف - سلاح قلم :

استاد مطهرى بعد از حدود سى سال كه از زمزم قرآن و كوثر عترت سيراب شد و دوم مسيحيانى تقوا به او زندگى جديدى بخشيد ، قدم در سنگر نويسندگى گذارد و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان حماسه جاويد شد.


اين مرزبان قهرمان : فقط به حل مشكلات و پاسخگويى به سوالهاى موجود درباره مسائل اسلامى مى انديشيد و هدف نوشته هايش همان بود. (22) او معتقد بود دين مقدس اسلامى كه دين نا شناخته است .

 حقايق اين دين به طور تدريجى در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسى گريز گروهى از مردم ، آموزشهاى غلطى است كه به نام اسلام داده مى شود. اين دين مقدس بيش از هر چيز از طرف برخى از كسانى كه مدعى حمايت از آن هستند ضربه و صدمه مى بيند. (23)

ب - مجله مكتب تشيع

در سال 1336 به همت جمعى از دانشمندان حوزه علميه قم ، نشريه مكتب تشيع شروع به فعاليت كرد. استاد مطهرى هم با اين مجله ، همكارى علمى و ارشادى داشت . مقالاتى از استاد مطهرى در نشريه مكتب تشيع منتشر شد، از جمله : اصالت روح )) ، (( قرآن و مساءله اى از حيات )) ، (( توحيد و تكامل )) و (( حق عقل در اجتهاد )). (24)

ج - چراغ انجمن

بعد از تاءسيس انجمن اسلامى پزشكان ( 1337 - 1338 ) ، استاد مطهرى ، چراغ آن انجمن شد و در زمانى كه سردى و تاريكى جامعه را فرا گرفته بود به دلهاى سرد ، گرمى بخشيد و نور و روشنايى داد. استاد يكى از مهم ترين سخنرانان جلسات اين انجمن بود.

 ايشان در سخنرانيهايش ، موضوعات حساس و سرنوشت سازى مانند توحيد ، نبوت ، معاد ، مساءله حجاب ، بردگى در نگاه اسلام ، صلح امام حسن عليه السلام امام صادق عليه السلام و مساءله خلافت ، مساءله لايت عهدى امام رضا عليه السلام تربيت اسلامى فطرت ، ربا ، بانك ، بيمه و... را مورد بررسى عالمانه قرار داد و اثارى ارزشمند به يادگار نهاد.

د - داستان راستان

طرح تدوين (( داستان راستان )) از سوى يكى از موسسات علمى به آيه الله مطهرى پيشنهاد شد. استاد چون اين كار را پسنديده و مفيد يافت تعهد كرد كه آن را انجام دهد. او در زمانى شروع به داستان نويسى كرد كه استادى مشهور در دانشگاه بود و از شخصيتها و عالمان مهم مذهبى در كشور شمرده مى شد. جلد اول داستان راستان در سال 1339 و جلد دوم در سال 1343 چاپ و منتشر شد و با توجه و استقبال كم نظير مردم مواجه گشت .

هـ - طرحى نو

استاد مطهرى سالها بود كه آرزوى تاءسيس موسسه اى علمى - فرهنگى را داشت تا بتواند جوابگوى نيازهاى فكرى جامعه باشد و به نشر و تبليغ معارف عالى اسلامى بپردازد. سر انجام در سال 1346 به كمك چند تن از دوستانش ، از جمله آقاى محمد همايون ، حجه الاسلام سيد على شاهچراغى ، موسسه حسينيه ارشاد را تاءسيس كرد.(2)

بعد از تاءسيس حسينيه ارشاد، به كار اين موسسه دل بست و با شور و حرارت و آگاهى و درايت به همكارى و برنامه ريزى پرداخت . او دانشمندان بسيارى را به آنجا دعوت مى كرد تا سخنرانى كنند و خود نيز يكى از موفق ترين سخنرانان آنان بود.

و - علل گرايش به ماديگرى

كتاب علل گرايش به ماديگرى - كه تكميل شده دو سخنرانى استاد مطهرى در سالهاى 48 و 49 در دانشسراى عالى است - در سال 1350 منتشر شد. استاد اين اثر كار آمد را در زمانى تاءليف كرد كه در ميان نسل جوان ، گرايشى به مكاتب مادى - و از جمله ماركسيسم مشاهده مى شد. سران سازمان منافقين هم در حال گرايش به ماركسيسم بودند كه سرانجام ماركسيست شدند و به طور رسمى اين تغيير ايدئولوژى را اعلام كردند.


استاد مطهرى در اين كتاب به بررسى نقش كليسا ، مفاهيم فلسفى ، اجتماعى و سياسى و در گرايش به ماديگرى مى پردازد و علل لغزشها انحرافها را در اين زمينه روشن مى سازد.

ز - فلسفه تاريخ

يكى از درسهايى كه استاد مطهرى در منزل خودشان برقرار كرد درباره فلسفه تاريخ بود كه از سال 1355 تا 1357 با جمع برخى از شاگردان برگزار مى شد. استاد در اين دروس ، آراء فلاسفه غرب و اسلامى را در مورد مباحثى مانند (( عوامل محرك تاريخ )) ، (( ارزش تاريخ )) ، ((جامعه و فرد )) ، (( ارتباط تاريخ با علم ، مذهب و اخلاق )) ، (( عليت در تاريخ )) ، (( تكامل تاريخ )) ، (( پيش بينى آينده )) و... عالمانه نقد و بررسى مى كرد.

ج - مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى

اخرى اثر قلمى استاد مطهرى ، كتاب (( مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى )) است اين كتاب در سالهاى 56 و 57 به رشته تحرير در آمد. آن استاد عاليقدر انحرافات فراوانى در نشريات برخى گروههاى به ظاهر اسلامى آثار بعضى روشنفكران مسلمان درباره جهان بينى اسلامى مشاهده مى كرد.

 بدين علت و براى جلوگيرى از التقاط ، و از همه مهم تر براى روشن كردن نظر اسلام ، اين اثر پر برگ و بار را نوشت و در آن بسيارى از اشتباهان فكرى روشنفكران را آشكار ساخت .در اين نفيس ، مواضع و جهان بينى بعضى از گروهكها مانند (( منافقين )) مورد نقد و بررسى قرار گرفته است .

ط - ماترياليسم در ايران

كتاب علل گرايش به ماديگرى كه در سال 1350 منتشر شده بود مورد استقبال شايان مردم حقيقت جو قرار گرفت ، به طورى كه در سال 1357 به چاپ هشتم رسيد و استاد مقدمه اى تحت عنوان (( ماترياليسم در ايران ))

 بر آن افزود و استاد مطهرى در اين مقدمه بسيار پربار به افشا و نقد شويه هاى جديد تبليغ ماترياليسم در ايران مى پردازد و اين بحث را در دو بخش ارائه مى كند:
1- تحريف شخصيتها 2 - تحريف آيات قرآن .


در اين مقدمه سودمند بود كه آراء برخى از گروهكها ، از جمله (( فرقان )) مورد نقد و بررسى عالمانه و منصفانه قرار گرفت و پوچى و سستى آن آشكار شد . بعد از انتشار اين مقدمه ، گروهك فرقان اطلاعيه اى منتشر كرد به اين مضمون :

هر كسه كه در مسير افكار ما قرار گيرد ، به طريق انقلابى پاسخ او را مى دهيم . اما استاد مطهرى فرمود : اگر قرار باشد كه انسان از دنيا برود ، چه بهتر كه در راه اصلاح عقايد و دفاع از اسلام باشد ، و من در اين راه كوچكترين ترديدى ندارم . (26)


تدريس در قم

استاد مطهرى بنا به توصيه حضرت امام خمينى از سال 1351 تا 1357 ، هفته اى دو روز به قم مى رفتند و در حوزه علميه ، دروس مهمى مانند شناخت ، اصل غائيت ، فلسفه هگل ، معارف قرآن ، ماركس و ماركسيسم ، (( منظومه )) ، (( نجات )) و (( اسفار )) تدريس مى كردند. (27)


گلستان جاودان

يادگارهاى استاد مطهرى ، بحق گلستانى جاودان است كه بوى خوش آن ، عقل و جان هر حقيقت جويى را زنده مى كند.
آثار منتشر شده استاد بيش از 50 كتاب است كه برخى از مهم ترين آن عبارتند از:

مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى آشنايى با قرآن ، اسلام و مقتضيات زمان ، انسان كامل ، پيرامون انقلاب اسلامى پيرامون جمهورى اسلامى تعليم و تربيت در اسلام ، توحيد نبوت معاد، حماسه حسينى ، خدمات متقابل اسلام و ايران ، عدل الهى ، داشتان راستان سيرى در نهج البلاغه ، سيرى در سيره نبوى ، سيرى در سيره ائمه اطهار عليهما السلام ، شرح مبسوط منظومه ، علل گرايش به ماديگرى ، فطرت ، فلسفه اخلاق ، فلسفه تاريخ ، گفتارهاى معنوى ، مساءله حجاب ، نظام حقوق زن در اسلام و قيام و انقلاب مهدى (عج ).


برخى از آثار منتشر نشده استاد عبارتند از :

شرح منظومه ( به زبان عربى به قلم حجه الاسلام شيخ محمد تقى شريعتمدارى ) ، آشنايى با قرآن ( جلدهاى 5 تا 15 ) ، فلسفه تاريخ ( جلدهاى 2 تا 4 ) ، مساءله بردگى در اسلام ، پانزده گفتار ، توكل و رضا ، انسان شناسى ، حاشيه بر تفسير الميزان و.. .


پيشتاز نهضت

يكى از عالمانى كه در هدايت و راهنمايى مردم در قيام 15 خرداد نقشى اساسى و سازنده داشت ، استاد مطهرى بود. او در سخنرانى آتشين و انقلابى خود در شب عاشورا خطاب به روحانيت گفت : بايد واقعيت را بگوييد و در مقابل همه نوع حادثه و گرفتارى بايستيد )). بعد خطبه امام حسين عليه السلام (... من راءى سلطانا جائرا.. . ) را مطرح كرد و به طور صريح و قاطع به محمد رضاه پهلوى حمله كرد. (28)



به دنبال اين سخن سخنرانى حسينى بود كه استاد مطهرى دستگير و زندانى شد. (29) اين حبس ، حدود دو ماه به طول انجاميد. (30)
استاد مطهرى يكى از اعضاى شوراى رهبرى حزب سياسى اسلامى و نظامى ((هياءتهاى موتلفه اسلامى بود. او در جمع آنان ، مباحث سودمندى ايراد كرد، از جمله مساءله (( انسان و سرنوشت )).


بعد از تبعيد امام خمينى ، مهم ترين عكس العمل اسلامى در برابر اين ظلم بزرگ ترور حسن على منصور - نخست وزير وقت - بود كه به دست قهرمانان هياءتهاى موتلفه اسلامى انجام شد. ارشاد و تاءييد استاد مطهرى بود كه اين اقدام خدا پسندانه را به ثمر رساند. (31)


آيه الله مطهرى بعد از پيروزى انقلاب اسلامى براى تثبيت حكومت اسلامى ، فعاليتهاى بسيار ارزنده و سرنوشت سازى انجام داد. از آن جمله ، ايشان مهم ترين و مورد اعتمادترين مشاوره حضرت امام خمينى بود و نظرشان درباره معرفى افراد براى مسئوليتهاى مختلف پذيرفته مى شد. (32)


در مسلخ عشق

استاد مطهرى كه آرزويش شهادت در راه خدا بود و در كتابها و گفتارهايش ، مقام بلند و ارزش والاى شهيد را با عباراتى نغز و حكيمانه ، نوشته و گفته بود سر انجام به آرزويش رسيد.


در شب چهارشنبه 12 ارديبهشت 1358 ، ساعت بيست و دو و بيست دقيقه ، استاد مطهرى به وسيله جوانى فريب خورده از اعضاى گروهك سياسى و منافق (( فرقان )) به شهادت رسيد. (33)

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید