شطحیات ... شعر طنز

 شطحیات

یک عزیزی بود دائم خواب بود


لاجرم او پر تب و شاداب بود

 

 

 

 

هر شب و هر نیمه شب او خواب دید


خواب نوکر دید و گاه ارباب دید

 

 

 

 

(خواب اربابی چه خوش تعبیر هست


عکس تیغ و مردم زنگی مست)

 

 

 

 

عکس گفتم خاطرم بر عکس شد


جای پالان، قاطرم بر عکس شد

 

 

 

 

آن عزیزم گاهگاهی شطح گفت 


ذم آنور گفت، اینور مدح گفت:

 

 

 

 

«قد و بالای تو رعنا رو بنازم


نو گل باغ تمنا رو بنازم

 

 

 

 

تو که با عشوه گری، از همه دل می بری


بالا پایین می کنی، چرا نمی خندی؟»

 

 

 

 

خنده بر هر درد بی درمان دواست


در سیاست، خنده رویی، خود شفاست

 

 

 

 

انتخابات است و خواب و قد و وزن


بود معیار سلامت، قد و وزن

 

 

 

 

قافیه اندیشم و مهتاب من


گویدم مندیش جز در خواب من

 

 

 

 

«امشب شب مهتابه، حبیبم رو می خوام


حبیبم اگه خوابه، طبیبم رو می خوام»

 

 

 

 

ای طبیب پیر و طفل و شاب ما


کن دوا هر درد را در خواب ما

 

 

 

 

«ای تو افلاطون و جالینوس ما»


ای خیابان دولت در روس ما

 

 

 

 

ای تو خوابت نان و قاتق بهر ما


هم چنان شیر و عسل در نهر ما

 

 

 

 

علت خوابت ز علت ها جدا


خواب، اسطرلاب اسرار شما

 

 

 

 

شطح ما شد بی نمک یا آبکی


چون جگر در سینه باشد اندکی

 

 

 

 

با دو صد نطق و تپق گفتیم ما


گر چه بی نظم و نسق گفتیم ما

 

 

 

 

غرب و شرق و از جنوب و از شمال


جمله بنمایید شاعر را حلال

 علیرضا جوانمرد

http://www.louh.com

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library براي تست رنگ رژ لب آن را ...

insert_link

local_library هنگام رژ زدن، رژي را انتخاب کنيد که ...

insert_link

local_library شعر سازنده ... شعر طنز

insert_link

local_library وصلت ناجور ... شعر طنز