اندوه رنگ ... هوشنگ ابتهاج

اندوه رنگ

 می روی اما گریز چشم وحشی رنگ تو 
 راز این اندوه بی آرام نتواند نهفت 
 می روی خاموش و می پیچد به گوش خسته ام 
 آنچه با من لرزش لبهای بی تاب تو گفت 
چیست ای دلدار این اندوه بی آرام چیست 
کز نگاهت می تراود نازدار و شرمگین ؟
 آه می لرزد دلم از ناله ای اندوه بار 
 کیست این بیمار در چشمت که می گرید حزین ؟
چون خزان آرا گل مهتاب رویا رنگ و مست 
 می شکوفد در نگاهت راز عشقی ناشکیب 
وز میان سایه های وحشی اندوه رنگ 
خنده می ریزید به چشمت آرزویی دل فریب 
 چون صفای آسمان در صبح نمناک بهار 
 می تراود از نگاهت گریه پنهان دوش
 آری ای چشم گریز آهنگ سامان سوخته 
بر چه گریان گشته بودی دوش ؟ از من وامپوش
بر چه گریان گشته بودی ؟ آه ای چشم سیاه 
از تپیدن باز می ماند دل خوش باورم 
در گمان اینکه شاید شاید آن اشک نهان 
 بود در خلوت سرای سینه ات یادآورم

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library کیک دو رنگ

insert_link

local_library رنگ کردن وقتي كه رنگ غالب مو سفيد باشد

insert_link

local_library براي تست رنگ رژ لب آن را ...

insert_link

local_library دانستني هاي مفيد در مورد رنگ كردن مو