تعبیر خواب گنج
- توضیحات
- بازدید: 8717
1ـ يافتن گنج در خواب ، علامت آن است كه ناگهان به ثروتي دست خواهيد يافت . 2ـ گم كردن گنج در خواب ، علامت آن است كه دوستان شما را ترك خواهند كرد .
خواب دیدم با بابام تو بیابون با یه لودرچی در حال خاک برداری برای کارمون هستیم یکدفه لودرچی یه بیل زد بیلشو بلند کرد دیدم خاک قرمز زد بیرون دوییدم دیدم کلی کنج هست یه پلاک کردن بند برداشتم طلا بود اومدم خونه رنگش خا****تری شد دفیقا مثل 25 تومنی بود وسطش سیاه بود دورش طلا بود اما اومدم خونه دورش یه چیز تو مایه های خا****تری و نقره ای شده بود
خواب دیدم دست پدرم دو تا گنج بزرگه داره.بهش گفتم اینا چیه گفت اینا به ما رسیده. داشتیم میرفتیم تا یه جای متمعا دفنش کنیم پدرم خواست یه جایی زیر سیمان دفنش کنه من مخالفت کردم و یه لونه موش زیر یه موزاییک رو بهش نشون دادم اونم موافقت کرد نفهمیدم کی رفت ولی من موندم برای محافظت از اون گنج که یکهو دیدم چهار تا گربه دورم رو گرفتن اول اومدن هی ناز کردن و هی تنشونو به من میمالوندن که یه دفعه دیدم دارن لباس تنمو میخورن عصبانی شدم و زدمشون به حرف اومدن و گفتن چرا مارو میزنی منم گفتم دارین لباس تنمو میخورین اون دو تا که از همه بزرگتر بودن تا این حرفو زدم سریع ناپدید شدن سومی رو تا میتونستم زدم ولی اونی که از اول تا آخر همیشه یه گوشه مظلومانه نشسته بود اگه میشه لطف کنین خوابمو تعبیر کنین ممنون میشم .
درخواب دیدم که دردیوارخانه پدری برادرم مشغول کندن دیوار بودکه تعداد40عددکاشی عتیقه دیده بودکه وقتی مارفتیم دیدیم دیدم تمام کاشی هاباهمان نقش تودیوارهک شده بودکه من ب همه گفتم این معجزه امام زمان است من انجارا زیارت کردم که ناگهان نورسفیدی امددورمن چرخ خوردکه من همان لحظه به یکی ازبرادرانم گفتم نگاه کن این امام زمان است واوگفت دیدم وقتی بازباخانواده دور هم بودیم به برادرم گفتم بهشون بگوامام زمان را دیدیم وپدرم ک فوت کرده گفت حالااین عتیقه هاروبفروشیدوپشت خانه نمایشگاه اتومبیل بازکنید
باسلام
من خواب ديدم كه با نسخه كنج و با دوسانم رفتم واز جايي مقدار زيادي الماس پيدا كردم اندازه انها به اندازه نخود و لوبيا بودكه پانصد تا ميشد من همه انها را در جيب راستم ريختم و رويش چند تا انار گذاشتم وه خونه خودم امدم در فكر فروش انها بودم دوسانم اطرافم نشسته بودند كه از خواب بلند شدم
با سلام.خواب دیدم با دوستم یه جایی رو کندیم.به جای گنج تعداد زیادی تخم مرغ محلی و معمولی شاید چند صدتا،دوغ تو ظرف یکبار مصرف کمتر از تعداد تخم مرغ ها،همه چیزا خوردنی بودن و از گنج خبری نبود.یکی مون رفت تا برای چیزایی که پیداکرده بودیم قیمت بگیره که اونارو بفروشیم.وقتی برگشت گفت 15 میلیون تومن. بعدش یه پیرمرد و چندتا جوون که معلوم بود یه خانوادن اومدن و گفتن زمین مال ماست.و تعبیرش چیه؟
خواب دیدم در مکه هستم و کیف پولم را گم کردم . داشتم به بدنبال کیفم مهمه شما را گشتم که گنجی از مجسمه ها و نقاشی ها و ظررف قدیمی پیدا کردم . هر چه جمع می کردم پایان نداشت . دوستانم به کمک امدند . به انها گفتم همه شما را نصیب میدهم . بار بار گتح بردم که انتها نداشت و باقی مانده بود . بقیه را برای دیگر مردم گذاشتم که کم کم انجا را پیدا کردند
سلام
خواب ديدم با چند نفر داريم كنار اسانسور طبقه چهارم !!! رو ميكنيم و گنج پيدا كرديم چند تا صندوق أسباب عتيقة بود ،و من خوشم نيومد ،اخرين صندوق رو باز كردم و يك پلاك طلا با زنجير ك روش "الله"نوشته بود پيدا كردم گفتم خدا رو شكر ك اين يكي ديگه سكه و طلاس
لطفا تعبير كنيد
ممنون
سلام؛ خواب دیدم تو روستا با برادر بزرگم داریم یه تپه دیوار مانند را کلند و بیل میزنیم که یکدفعه حالتی که زیرش خالی شد و یه سنگ تختی از بالا معلوم شد که انگار میخواست بیفته و به برادرم گفتم که بیا اینطرف الان میوفته، در حالیکه اومدیم کنار دیواره اش ریخت و رفتیم یه ذره خاکشو کنار زدیم که دیدیم همش سکه طلا و طلاست.
خلاصه زود حدود 1کیگو ریختم تو یه پلاستیک و به برادر و خواهرام گفتم شما جمع کنید و حواستون باشه ****ی نبینه تا من برم کمک بیارم. اما قبل از اینکه برگردم اونها اومدن و خیلی هم طلا آوردن و گفتن خونه های همسایه خبردار شدن و بقیشو بردن
خواب دیدم من با خانواده یعنی با مامانم،بابامو خاله هام رفتیم پیکنیک !اونجا کنارش رودخونه بود و توی یه کارتن سایز متوسط پر طلا و جواهر زرد رنگ بود و همه داشتن یعنی مامان بابام و خاله هام داشتن می ریختن توی کیف هاشون !و من هی گریه می کردم که برندارید! می گفتم که یهو که داریم میریم پلیس جلومونو میگیره و می گه اینارو از کجا اوردین!!! بعد که به حرف من گوش ندادن و برداشتن و رفتیم یه رستوران تو یه ساختمون نیمه کاره !! بعدش بیدار شدم!!!
خواب دیدم در راه شرکت به خانه ناگهان به خیابانی خیلی قدیمی برخوردم که از فرط خستگی کنار تخته سنگی نشستم دستم به طور ناگهانی به زمین خورد و صدای سکه شنیدم خاک را خیلی آروم کنار زدم و کلی سکه های قدیمی دیدم وقتی خیلی بیشتر کندم کلی ظروف عتیقه پیدا کردم و بعد از برداشتن همه آنها از خواب بیدار شدم
خواب ديدم من و جمع خانوادم أطراف مشهد در حال گردش بوديم كه به طور ناگهاني قصري زير زمين پيدا كرديم كه به نظر خيلي خيلي قديمي ميامد، بعد وارد آن شديم و در آن خرابه كلي سكه هاي طلا پيدا كرديم... بعد از آن در حال خالي كردن گنج ها از آن مكان بوديم كه از خواب بيدار شدم... خواهشا تعبير خواب منو بگيد..
خواب دیدن یکی از دوستان برای من که مقداره زیادی اسکناس عتیقه رضا شاه که اگه دوستان مجموعه دار باشن میدونن دوتا باند پنجاه تومنی رضا شاه بالای پنجاه میلیارد ارزش مادی داره من دارم و دارم بهش نشون میدم تعبیرش چیست چون پول محسوب نمیشه یکجوری گنج محسوب میشه بلکه از گنج هم ارزنده تر
خواب دیدم یه گله گوسفند خیلی زیایدی توی بیابون داشتیم.بعضی گوسفندا جدا شدن از گله.تو راه که رفتم دنبالشون دیدم یه خمره خیلی بزرگ که دهنش کمی معلوم بود پر از مورچه هست.خلاصه خمره رو خالی کردم اما خبری از گنج نبود!خمره هم ش****تمش.جای بیابون تو خواب رو میدونم کجاس.اگه میشه تعبیرش کنید
سلام من خواب دیدم در بدن یک دختر هستم مثل روح جوری ک سر گذشت ان دختر را میدیدم انگار میدونستم چکار کنم دختر از مکان پادشاهی پدرش فرار کرد رفت ب جای در کوه رسید کنار کوه سوراخی بود داخل سوراخ شد اونجا پره الماس بود با رنگ های متفاوت انواع تاجو انگشتر های با ارزش .
سلام من 6سال جن میدیدم بد بچه دار شدم بد از به دنیا اوردنش 3شب پشت سر هم جای کنج بهم نشون دادن که جاشو بلدم تو بیداریم نشونم دادن ولی اجازه ندادن حرف بزنم انگار لال شده بودم دستم فلج شده بود وقتی ازش دور شدم ولم کردن ولی نمیشد برگردم نباید برا ****ی میگفتم که گفتم من شک کردم اونا تو بیداری نشونم دادن ولی میگن یه زمانی که خودشون میدونن بهم میدن 1ساله نیومدن طرفم به خاطر تعریف کردنم جاشو بلدم ولی جایه دقیقشو از جلو چشمم بردن چه جوری پیداش کنم ****ی میدونه دعا نویسا کمکم نمیکنن
سلام.. من خاب دیدم با کمک نقشه دو نفر از دوستام، (عملا خودم نقشه رو اجرا کردم) کنار دریا تو شهرمون دارم گنج رو که صندوق های سکه بود در میارم، سه بار سه تا صندوق در آوردم و تو ماشینم قایم کردم،چهارمی هم در آوردم اما خیلی ترسیدم و دوباره اونو گذاشتم سر جاش... خیلی استرس داشتم، ظاهرا یه سرباز این گنج اخری رو دید و داشتن اقدامات امنیتی انجام میدادن که من از خواب پریدم... خیلی ترسیده بودم ساعت هم 4:4دقیقه بود، در ضمن من هم خانم هستم و شغلم وکالت... میخام تعبیرش بدونم اگه ممکنه...
نظرات (42)