مجموعه اسامی ایرانی

درباره نامگذاری در ایران

در همه‌ی سرزمین‌ها، زبان‌ها و فرهنگ‌ها برخی نام‌ها رایج‌تر از نام‌های دیگر‌اند.  کمتر کسی به این نکته فکر می‌کند که منشأ نامش کجاست و چه داستان‌ها و ماجراهایی در پس نام خانوادگی او پنهان است.
ما، اغلب به این نکات فکر نمی‌کنیم. زیرا از آغاز زندگی صاحب نامی می‌شویم. این نام در شناسنامه و گذرنامه و مدارک تحصیلی و دانشگاهی و حساب بانکی ما یا اگر خلافکار و تبهکار باشیم در پرونده‌های قضایی ثبت می‌شود.
چنین است که نام، ما را قابل‌شناسایی می‌کند، ما را از دیگران متمایز می‌کند و به ما هویت می‌دهد. علاوه بر این با نام‌گذاری اشخاص امکان سازماندهی اجتماعی، اداری، قضایی و اقتصادی در یک جامعه فراهم می‌آید.

 

در ایران اسامی مردانه دامنه‌ی وسیع داشت

در عهد قاجار، لقب در ایران اهمیت داشت. به واسطه‌ی لقب بود که فرد می‌توانست از توده‌ی مردم خود را متمایز کند. لقب جای فرد و حد امتیازات و قدرت او در اجتماع را مشخص می‌کرد.
هر چه نام و لقب اشراف‌زادگان پرطمطراق بود، به همان اندازه نام رعایا ساده و بی‌اهمیت تلقی می‌شد. رعیت یک وظیفه داشت که می‌بایست بدان عمل کند و تنها وجه تمایز او از دیگران زادگاهش بود.
در زمان سلطنت قاجاریه، لقب‌های مردانه دامنه‌ی وسیع داشت. در این زمان از یک کلمه ده‌ها لقب وضع می‌کردند. مثلاً از کلمه‌ی امین می‌توانستند القابی مانند امین‌الدوله، امین‌السلطنه، امین‌دفتر، امین لشکر، امین‌الواعظین و امثال آن وضع کنند و به اشخاص اهدا کنند یا بفروشند.
برخی القاب هم از برخی مناسبت‌ها نشان داشت. برای مثال وقتی که وزارت تلگراف در ایران تأسیس شد، تلگرافچی‌ها سعی داشتند در لقب آن‌ها کلمه‌ی «مخبر» و «اختیار» و «مبشر» باشد. در این دوران القابی که به کلمه‌ی دوله، سلطنه و ملک ختم می‌شدند بیشتر از دیگر القاب اهمیت داشتند.
‌مردم در آغاز شکل‌گیری شهرنشینی در ایران، ولع عجیبی برای گرفتن لقب داشتند و گاهی به یکی از درباریان یا به شاه رشوه رسمی می‌دادند که لقب بگیرند. برخی از این القاب در تهران و شهرستان‌ها بیشتر از القاب دیگر رایج بود. این امر مشکلاتی پیش می‌آورد.
گاهی شده است که صاحب لقبی که برای مثال لقبش «امین خلوت» بود پول کس دیگری را که او هم ملفب بود به «امین خلوت» می‌خورد. پیش می‌آمد که صاحب لقبی را به جای دیگری که همان لقب را داشت زندانی می‌کردند و چوب می‌زدند
.

لقب زنان وسعت لقب مردان را نداشت

بعضی مردها به اندازه‌ای متعصب بودند که حتی نام زن و دخترشان را نمی‌بردند. اگر پسری داشتند مادر را به نام پسر ارشد و گاهی به نام «مادر بچه‌ها» و «والده‌ی بچه‌ها» خطاب می‌کردند. به همین جهت در خانواده‌ی ایرانی زنان شوهرداری بودند که جز نزدیکانشان هیچ‌کس اسم آن‌ها را نمی‌دانست.
اما اگر زنی لقب می‌گرفت، این لقب دیگر محرمانه نبود. لقب زنان وسعت لقب‌های مردان را نداشت. لقب رایج زنان به کلمه‌ی «ملوک» ختم می‌شد مانند امین‌الملوک. برخی زنان لقب‌های مختص به خود داشتند،

مثل: امین اقدس و مهد علیا و حضرت علیا

نخستین شناسنامه در ایران به نام چه کسی صادر شد؟

در زمان رضا خان قانون ثبت احوال در جلسه‌ی ۳۰ آذر ۱۲۹۷ هجری شمسی به تصویب رسید و در تاریخ سوم دی ماه همان سال، نخستین شناسنامه برای دختری به نام فاطمه ایرانی صادر شد.


تا پیش از این تاریخ، در خانواده‌های ایرانی هرگاه فرزندی متولد می‌شد نام و تاریخ تولد او را پشت جلد کتاب‌های مقدس از جمله قرآن مجید می‌نوشتند و اگر شخصی درمی‌گذشت، تاریخ وفاتش را بر روی سنگ قبرش نقر می‌کردند.


پس از تصویب قانون ثبت احوال بسیاری از مردم نمی‌دانستند برای خودشان چه نامی انتخاب کنند. کارمندان اداره‌ی ثبت احوال حرفه‌ی مراجعه‌کننده را شاخص قرار می‌دادند و اگر پیش از او شخص دیگری نام آن حرفه را برای خود انتخاب کرده بود، نام حرفه و محل تولد را ملاک گزینش نام خانوادگی قرار می‌دادند.


برای مثال اگر کسی خباز بود و در گیلان به دنیا آمده بود، او را خباز گیلانی می‌نامیدند. مطابق این قانون هر کس مجاز بود تنها یک نام را به خود و خانواده‌اش اختصاص دهد. این دوره را می‌توانیم دوره‌ی هویت‌یابی و سرگشتگی انسان ایرانی در آغاز شکل‌گیری فرهنگ شهرنشینی و تجدد در ایران بنامیم. بی‌جهت نیست که رضا شاه پهلوی در این دوره به اقتضای منصبش سه بار نام خود را تغییر داد.


فرهنگ اسم گذاری در خانواده های ایرانی

 
مطالب زیر برگرفته از مشاهدات پژوهشگر فرانسوی آقای هانری ماسه  می یاشد.

 

سابقا بچه را در هفتمين روز تولد نام گذاري مي كردند و به اين مناسبت گوسفندي قرباني مي كردند . شب هفتم زايمان قابله تا مي تواند از زنان دعوت به عمل مي آورد .

زنان ميهمان بچه را دست به دست مي گردانند .

و بعد ماما بچه را به مادرش مي دهد . حاضرين شيريني مي خورند و هر كسي هديه اي به قابله مي دهد ....

در شب هفتم بچه را به هيچ عنوان نبايد روي زمين گذاشت ...

 

مسن ترين فرد خانواده اسامي منتخب را روي چند ورقه مي نويسد و ميان اوراق قرآن جاي مي دهد.

آنگاه قرآن را باز مي كنند و به اولين اسمي كه برخوردند مي پذيرند و بچه را بدان نام مي نامند

.

توصيف راموريه در سفرنامه خود ( سفر دوم. در شيراز) :پدر كودك دوستان خود و چند نفر ملا را دعوت مي كند .

 

پدر كودك 5 اسم را كه روي چند برگ جداگانه نوشته شده به روحانی مي دهد . اين برگها را در لابلاي قرآن قرار مي دهند يا در زير و كنار فرش .

 

بعد سوره حمد را مي خوانند .و پدر به طور تصادفي يكي از آن برگ ها را بيرون مي كشد نام بچه همان خواهد بود. يكي از روحانیان اين نام را به گوش بچه زمزمه مي كند و كاغذ را در قنداق بچه مي گذارند .

 

اگر بچه به اسم يكي از امامان نامگذاري شود اين امام در حقيقت هستي بچه را تضمين مي كند در اينصورت والدين بچه نذر مي كنند .

 

اين نذر يا به صورت پول نقد است كه شب عاشورا بين فقرا تقسيم خواهد شد .

 

يا انجام يك كار مقدس يا تدارك يك ميهماني در اعياد مذهبي .

 

از چندي به اين طرف در خانواده هاي طبقه بالاي جامعه چنين مرسوم شده بود كه نام هاي قديمي ايرانيكه از دوره ساساني و اشكاني اقتباس شده بود را بر روي بچه مي گذاشتند . مانند رستم - جمشيد - شاپور- اردشير - بهرام . و همينطور در مورد دختران مانند شيرين - ناهيد - پروين - ايران- توران .


مطالب مربوط به اسم های ایرانی به تفکیک حروف و به طور خلاصه
از سایت معظم www.esm.ir (گروه اسم ایرانی) تهیه شده است.
برای دیدن لیست کامل این اسامی و به تفکیک دلخواه میتوانید به این سایت بسیار مفید مراجعه کنید.