مطالب خواندنی

گفتنیهای تاریخ، شامل داستانهای جالب و خواندنی از تاریخ ایران و جهان

 


 

معمای ابوالهول

 
     
 
 
 
 
 
 
 
   
   
 
بزرگترین ابوالهول جهان، کنار «هرم کبیر» در فلات دره ی جیزه قرار گرفته است. این پیکره که تقریباَ در شش مایلی غرب قاهره واقع است، بزرگترین مجسمه ی یک تکه در جهان است که از بستر سنگی فلات تراشیده شده است. ابوالهول کبیر یک معماست.
. با اینکه نظریه های زیادی در مورد خاستگاه و هدف ساخته شدن آن ذکر شده، اما هنوز هیچکس به طور قطع نمی داند که چه زمانی ساخته شده و نشان چیست.
ابوالهول، به سمت شرق رو به طلوع آفتاب و در نزدیکی مدار سی ام ساخته شده است. این مجسمه ظاهراَ قدیمی ترین بنا در فلات جیزه است، چراکه در گودال بزرگی که ابوالهول در آن قرار گرفته آثار بسیار قدیمی ازفرسایش ناشی از آب، یافت شده است. ابوالهول دارای معبدی شبیه معابد خورشیدی است که بعدها شاهان سلسله ی پنجم ساختند. هیچ کتیبه ای نه داخل و نه بیرون ابوالهول برای مشخص کردن سازنده ی آن وجود ندارد.
نام ابوالهول یا Sphinx از واژه ی یونانی Sphingo به معنی خفه کردن ویا Sphingen به معنی سفت بستن مشتق شده که بر اساس عادت ابوالهول افسانه ای یونان به خفه کردن قربانیان خود شکل گرفته است. سایر ابوالهول های مصری وعربی هم در نتیجه شباهت فیزیکی به ابوالهول افسانه ای یونان به این نام خوانده شده اند، هرچند که ساخت ابوالهول کبیر به طور قطع به قبل از پیدایش این افسانه ی یونانی بر می گردد. با اینکه نمی دانیم مصریان باستان ابوالهول را از ابتدا چه می نامیدند، اما می دانیم که در۱۵۰۰ سال پیش از میلاد، آن را «هورــ اِم ــ آخت» (Hor-em-akht)، به معنی هوروس[۱] در افق، Bw-How به معنی مکان هوروس، و همچنین Ra-Horakhty به معنای رعد و افق(خورشید دو افق) می نامیدند....

Horus خدای آسمان که دو چشمش ماه و خورشید بود و اغلب به صورت انسانی با سر شاهین به تصویر کشیده می شد.
 
 
 

از همت آغاز می‌شود

 
     
 
 
 
 
 
 
 
   
   
 
همه‌ی انسان‌ها با واژه‌های سعی و تلاش و كوشش آشنا هستند،‌ و عموما مفاهیم آنرا با اراده و صرف كار و نیرو، در زندگی عملی می‌سازند. راستی زندگی چیست، و به چه قصد و غرض و هدف و منظوری صبح را به شام می‌رسانیم و دقایق و ساعات را به شبانه روز و ماه و سال مبدل می‌كنیم. كه در پایان می‌شود یك عمر؟!. آیا تلاش و كوشش یك قاعده و قانون ذاتیست و برانگیخته‌ شده از فطرت ما یا یك امر اكتسابیست و به تدریج برای رفع حوائج و نیازهای انسان‌ها این حركت آغاز شده است؟!. می‌گویند؛ تا (نگرید طفل كی نوشد لبن)، كه اگر آغاز خواسته‌های خود را از همینجا شروع كنیم، بدیهی است كه زندگی و زنده بودن لازم و ملزوم یكدیگر است و برای زنده بودن باید تغذیه كرد، تا زندگی تداوم پیدا كند!.
اما همه جور می‌شود زنده بود!. می‌شود دست روی دست گذاشت و به انتظار معجزه‌ای نشست تا شاید كلیه‌ی مایحتاج زندگی از مواد لازم برای تغذیه تا مسكن و هر آنچه تاكنون جزو ملزومات زندگیست فراهم گردد و آماده شود،‌كه اگر چنین شود، البته منهای معجزه، این دیگر نتیجه‌ی تلاش و كار و یا سرمایه‌ اندوزی و عاقبت‌اندیشی پدران و مادران است كه به یاری فرزندان‌شان می‌آیند و در ابتدا كمك‌های شایانی می‌كنند و میراثی باقی می‌گذراند و به هر حال نصف گرفتاری و یا حتی كل آنرا حل می‌كنند، كه صد البته نگهداری و توجه و مواظبت برای حفظ و حراست از این میراث هم خودش كلی لیاقت و كاردانی و شایستگی لازم دارد، و به یقین سعی و تلاش هم به كمك می‌آید كه تا خود انسان هم، به صورت یك موجود مصرف‌كننده و بی‌خاصیت و تنبل فقط كسب و كارش حیف و میل نباشد و بتدریج خود را تباه نكند. و اما آنانكه از همان ابتدا با اتكاء به نیرو و توانائی‌های خودشان كمر همت می‌بندند، و با شناختی كه از زندگی كسب می‌كنند، و معتقد هستند (زنده به آنند كه آرام نگیرند، مثل امواجی كه آسودگی‌شان عدم است) نه به مال و منال و میراث‌ها می‌اندیشند، و نه دلخوشی از تنبلی و كاهلی دارند، و نه آسوده طلب و زیاده‌خواه و استثمارگرند، و از ثمره‌ی زحمات دیگران بهره می‌گیرند، و نه در فكر دام‌گذاری و سوء استفاده و دوز و كلك و كلاهبرداری می‌باشند، كه تكیه بر بازوی توانای خود می‌كنند كه اینگونه افراد همانهائی هستند كه زندگی را رونق بخشیده‌اند و به كمال رسانیده‌اند و متنوع و دلپذیر و سهل و آسان ساخته‌اند، و با علم و هنر و دانش به جنگ معضلات و مشكلات رفته‌‌اند، و زندگی پیشرفته و تسهیلات فراهم آمده نتیجه سعی و كوشش همین نخبگان و فرزانگان است.